آفتاب دار
در حال خواندن
0
خواندهام
2
خواهم خواند
0
توضیحات
آفتاب دار یک رمان طنز نیست.ماجرای آدم هایی است که با قاعده خودشان زندگی میکنند و رسم دنیا برایشان خنده دار است. داستان در روزی آغاز میشود که رضا با نقشه یک کار بزرگ وارد خانه کبری خانم میشود.یدی که دیگر از آشکار تاکسی های شب کار خسته شده با او همراه میشود و ماجراها با حضور اسد خیاط،آشغال فروش،ابوقاهر،ساقی،دختر آش فروش وعباس قراضه پیش میرود.رحیم همچنان در فکر «ماهی»است و پس از سال ها،رضا انتقام آقا رضا موتوری را میگیرد و... آدم های آفتاب دار را پیش از این دیده ایم.حتی اگر گذرزمان هیچ وقت به پس کوچه های درخونگاه نیفتاده باشد.