هنگامی که دربارة نیازها سوال می شود، بسیاری از افراد نیازهایی چون، غذا و پناه گاه را نام می برند. از این رو نقش رفاه اجتماعی فقط حفظ بقای انسان ها خواهد بود. اما درک منطقی تر از رفاه نشان می دهد که انسان دارای نیازهای دیگری نیز هست که ضرورتا ربط به ادامة بقا ندارد. انسان اجتماعی دارای نیازهایی است که اگر مهم تر از احتیاجات بیولوژیکی نباشد، کم اهمیت تر از آنها نیست. در این صورت انواع نیازهای متعارف انسان را می توان به نیازهای روانی، جسمانی و اجتماعی تقسیم کرد که اولویت هرکدام بسته به محیط مورد مطالعه متفاوت است. در کتاب حاضر، نگارنده در 3 بخش نهادها، جوانان و زنان، نگاهی به جامعة ایران، نیازها، معیارهای رفاه اجتماعی و توسعة انسانی و سایر مباحث مربوط به جامعه دارد. پاره ای از مباحث کتاب عبارت اند از: حقوق فردی و اجتماعی؛ مدنیت در جوامع؛ موانع و مسائل سازمان های غیردولتی؛ جایگاه جوانی؛ آسیب های اجتماعی تجربه؛ جایگاه حقوق زنان؛ تاثیر شغل در همسرگزینی؛ آثار استقلال و بیکاری زنان؛ و زنان و جهانی شدن.