معرفی کتاب شازده گلابی اثر عذرا جوزدانی

شازده گلابی

شازده گلابی

عذرا جوزدانی و 1 نفر دیگر
4.0
1 نفر |
1 یادداشت

با انتخاب ستاره‌ها به این کتاب امتیاز دهید.

در حال خواندن

0

خوانده‌ام

0

خواهم خواند

0

ناشر
سروش
شابک
9644355687
تعداد صفحات
56
تاریخ انتشار
1392/8/18

توضیحات

کتاب شازده گلابی، نویسنده عذرا جوزدانی.

یادداشت‌ها

          خلّاقیت عذرا جوزدانی از «شلوارک سبز و بلوز بنفش» و مهربانی و مهرشناسی‌اش از «انگشت من ماهی می‌شود» پیدا و دریافتنی بود.
آدم احساس می‌کند یک روزی، یک جایی، یک کسی، یک جوری معنای محبّت را در گوش او زمزمه کرده است. مثل ز‌ه‌زه که در شش سالگی از مانوئل والادارس معنای محبّت را آموخت...
وگرنه چه‌طور می‌توانست «توی چمدان دلم» را بنویسد؟ چه‌طور می‌توانست این سطور را بنگارد؟ :
«من تو را وقتی یک بچّه کوچولوی نِق‌نِقو بودی، دوست داشتم.
وقتی یک شکلات تلخ بودی،دوست داشتم.
وقتی یک گوریل پشمالو بودی، دوست داشتم،
تو را نمی‌دانم.»
(توی چمدان دلم- صفحه‌ی 53)

فکرِ این قصّه خیلی تکان‌دهنده، خیلی دوست‌داشتنی بود و مرا سخت به دورانِ کودکی‌ام بُرد...
و خیلی هم زه‌زه را به خاطر می‌آورد! حالا شاید خیلی مختصرتر یا با پرداختی ضعیف‌تر. امّا از همان جنس. همان‌قدر خیال‌انگیز و برانگیزاننده...

قصّه‌ی «از دریا سلام» هم خیلی خاطره‌انگیز بود. چون در کودکی، در «کیهان بچّه‌ها» خوانده و دوستش داشته بودم زیاد! امّا گمش کرده بودم! نمی‌دانستم نویسنده‌اش که بوده و بعداً کجا منتشر شده یا اصلاً در جایی غیر از آن مجلّه‌ی محبوب می‌شود جُستش یا نه...

دو قصّه‌ی دیگر هم، هرچند نه به اندازه‌ی این دو تا، باز هم در نوع خودشان خلّاقانه و متفاوت و لایق 3 ستاره هستند.

عذرا جوزدانی نامی است که دیدنش روی جلدِ یک کتاب سخت مرا خوش‌حال و به خریدن و خواندن وسوسه می‌کند!
        

1