خیالات
این داستان، روایت زندگی دانشجوی جوانی است که درتهران به دنبال خانه ای برای اجاره می گردد. او ضمن مراجعه به بنگاه های مسکن با دختری به نام "شهلا" آشنا می شود که در یکی از این بنگاه ها کار می کند. تا این که سرانجام جوان خانه ی دلخواهش را می یابد؛ اما وجود شهلا او را به یاد خاطراتی از گذشته می اندازد....