یادداشت‌های معصومه شاکری (72)

          اگر از حجم زیاد کتاب صرف نظر کنیم خط داستانی منظمش و کشش داستانی باعث شد تو ندت زمان کمی (۴.۵)روز بخونمش به شدت از اینکه داستان در موقعیت های مختلف از زاویه دید هایی کاملا مافاوت روایت میشد خوشم اومد بهتر از اون اینکه یکی از زوایا کاملا از لحاظ داستانی و زمانی جدای از بقیه بود،ایده اولیه هم خوب بود یه سری نوشته بودن کشش داستانی خوب نبود ولی برای من که جذابیت خودش رو داشت درسته که پایانش و نتیجه گیری که داشت یه ذره با چیزی که تو ذهنم بود فرق میکرد و غافلگیر کننده بود اما اگه دنبال یه داستان با روایت تقریبا تمام و کمال هستین پیشنهاد میکنم بخونیدش...
        

          داستان جالب، سیر روایت گیرا و به شدت روان، حجم کم (تو یه روز خوندم) در یک کلام خفن کامل درجه یک
البته تو فصل های یک و دو یه جاهایی یه ذره داستان مبهم شد ولی درکل عالی بود
به شدت پیشنهاد میشه ....
        

          یه کتاب روانشناسی خوب ولی یه جاهایی تخصصی میشد و درکش سخت ریتم کتاب هم کند بود 
اما واقعا مطالب کاربردی رو بهش پرداخته بود 
        

          کتاب خوب نوشته شده اما چون سعی کرده همه جانبه باشه هم مسائل تاریخی رو بگه هم یه جاهایی تفسیر بگه نتونسته اون طور که باید این جنبه ها رو کامل کنه و حتی یه جاهایی ریتم کند و ساده ای داره اینجوری که نمیفهمی داری رمان میخونی تاریخ میخونی تفسیر یا چی ولی در کل ارزش خوندن رو داره اگه بیشتر به جنبه هایی که بهش پرداخته اشاره میکرد و بازشون میکرد بهتر بود...
        

          این سری کتاب ها خیلی جالبن اینکه مخاطب داره از زاویه دید افراد مختلف به شخصیت یک نفر شناخت پیدا میکنه حس قشنگیه
        

          کتاب قشنگی بود، هم حادثه رو روایت می‌کرد هم گذری مختصر به سیر زندگی شهیده میزد نکته منفی‌ به نظرم این بود که چون داستان ها رادی های مختلف داشتن ای کاش زیر عنوان داستان می‌نوشت این روایت مادر با دوست شهیده هست اینکه داری بخش رو میخونی و تازه اواسطش میفهمی راوی کیه اونم با حدس حس خوبی نبود و کاش قسمتی که از زبان خود شهیده روایت شده بود آنقدر جملات ماورایی و متفاوت از سیر بقیه بخش ها نداشت به شدت ادبی و غ قابل دسترس برای مخاطب بود اما در کل ارزش خوندن رو داره و قشنگه
        

          کتاب در حد خودش خیلی خوب تونسته بود مخاطب رو با زندگی و شخصیت شهید آشنا کنه، اینکه راوی برای روایت داستان شهید مجید حشمتی از دیدارش و اتفاقاتی که  با شهید آوینی داشت هم جالب ترش کرده بود، درسته ماجراها و خاطرات کمی بازگو شده بود اما در کل آشنایی دلنشینی برای مخاطب ایجاد می‌کرد اینکه نشانی مزار شهدای شاخص تو کتاب اومده بود هم خیلی خوب بود در کل این حرف که شهدای ما ره 100 ساله رو یک شبه رفتن خیلی ملموس بود و امثال شهید حشمتی چه عشقی نسبت به خدا داشتن و تونستن این رو به بقیه هم نشون بدن و دست اونا رو هم بگیرن... 
        

          یه داستان عاشقانه، درهم تنیده شدن عشق زمینی و عشق به امام زمان حجم کم کتاب و قلم روون نویسنده یه نکته مثبته در کل فضای روایت داستان و درگیری های شخصیت ها برام جالب بود
        

          کتاب حال و هوای بسیار خوبی داره داستان زندگی مادرانه ای که بین سطر های کتاب جریان داره با قلم روان نویسنده به خوبی درهم آمیخته یک کلام یک کتاب خوب که جنگ رو از زاویه جدیدی روایت میکنه
        

          خاطراتی از کسانی که حضور شهید رو درک کردن، هرکدوم اون رو از زاویه دید خودشون روایت میکنن. بسیار قشنگ و دلچسب
        

          نمایشنامه خوبی بود با داستان متوسط و نشون میداد وقتی یه آدم بزدل به جایی میرسه که خودش رو یه قهرمان جا میزنه چه اتفاق هایی میتونه بیوفته به نظرم درس داستان همون جایی بود که یکی از شخصیت ها میگه: فهمیدم که یک داستان قشنگ و یک عمل قبیح زمین تا آسمان باهم فرق دارن... دلیل اینکه شخصیت اصلی به قهرمان به عده تبدیل میشه تعریف کردن کاری هست که انجام داده اما وقتی جلوی چشم اونها اون کار رو انجام میده دیگه مورد تمجید بقیه نیست و حتی تردش میکنن... 
        

          حجم کتاب زیاد بود و ریتم داستان بیشتر جاها کند پیش می رفت و مخاطب حس می‌کرد نویسنده خیلی داره داستان رو کش می ده ، داستان هم یه جاهایی کودکانه میشد بیشتر، در کل ارزش خوندن داشت. 
        

          جنگ اصلی ما جنگ اعتقاد هاست. اگه به کاری که داریم انجام میدیم اعتقاد داشته باشیم پیروزیم وگرنه هر کسی میتونه ما رو شکست بده...
یه رمان خوب
        

          یادگرفتم که قبل از انجام هر کاری فکر کن بعد ارزیابی‌ کن و بعد انجامش بده... و مهم تر از اون گاهی اوقات کوتاه اومدن به معنی برنده شدنه و بدون توقع و انتظار طرف مقابل دقیقا همون کاری رو که تو میخوای انجام میده بدون اینکه خودش بدونه و تو انتظار داشته باشی
        

          یک کمدی یونانی با مفاهیم و گفتگو های عمیق فلسفی
درباره زشتی یک شخص دانا و هوش و ذکاوتی که داشت با جمله های عمیقی که شخصیت ها و مخاطب رو میخکوب میکنه... 

        

          یک نمایش نامه خوب، خیلی قشنگ به کاری که انیشتین انجام میده اشاره میکنه... کاری که از سر خیر خواهی بود اما یکدفعه تبعات جبران ناپذیری پیدا میکنه و دیگه از دست خود انیشتین هم خارج میشه... انیشتین میمونه و عذاب وجدانی که حس خیانت میده؟ آیا اون به بشریت خیانت کرده؟ 
        

          نثر خوب داستان متوسط
        

          نمایش نامه خوبی بود ولی آخرش غ منتظره تموم شد 
        

          یه نمایشنامه نسبتا خوب
        

          حرفی ندارم.