یادداشتهای مهدیه عباسیان (156) مهدیه عباسیان 1403/7/29 از قیطریه تا اورنج کانتی حمیدرضا صدر 4.3 44 من با این کتاب برای یکی از عزیزانم سوگواری کردم و تونستم به افکاری که در ذهن یک فرد مبتلا به سرطان هست، دست پیدا کنم... سخت بود دردناک بود جگرسوز بود ولی دوست داشتنی بود. دمت گرم که نوشتی حمید صدر... 0 0 مهدیه عباسیان 1403/6/7 چشم سگ: مجموعه داستان عالیه عطایی 3.5 17 لذت بردم... 0 1 مهدیه عباسیان 1403/6/4 تن تنهایی سحر سخایی 3.0 7 اوایل کتاب کند پیش رفت... ولی کمی صبر چارهساز شد و باعث شد توصیف ببرم از جزئیات... از روند داستان... از داستانی که آخرش همه چیز گل و بلبل نشد... از روایتی از یک زندگی عادی... از هجرانیهای مدام و جاماندگیهای مدامتر... 0 1 مهدیه عباسیان 1403/5/8 تاول مهدی افروزمنش 3.0 6 توقع بیشتری از داستان داشتم... اما برای گذراندن چند ساعتی از روز گزینه مناسبی بود... مهمترین سوال بعد از خواندن این کتاب، این بود که بدانم داستانها بر چه اساسی جایزه میبرند؟! 0 2 مهدیه عباسیان 1403/5/8 زمین نرم آیین نوروزی 3.9 5 مجموعه داستانی دوستداشتنی... لذت بردم. 0 2 مهدیه عباسیان 1402/9/6 عهد الست نصرالله پورجوادی 3.5 1 هزاران سوال دیگه با خوندن این کتاب در ذهنم ایجاد شد... جبر یا اراده؟ 2 8 مهدیه عباسیان 1402/7/25 نامه های بلوغ علی صفایی حائری 4.4 16 علی صفایی حائری برای هر کدوم از فرزندانش که به سن بلوغ میرسند نامه ای نوشته و اون نامه ها توی این کتاب با عنوان "نامه های بلوغ" گردآوردی شدند. . . . سه یا چهار سال پیش شروع کردم به مطالعه این کتاب. و وقتی به نامه ای که به دخترشون مهدیه نوشته بودن رسیدم، متوقف شدم. حس میکردم دقیقا خودِ خودِ من خطاب قرار گرفتم. . امشب رفتم این کتاب رو برداشتم تا بخونم. چرا نباید مسئولیت آدم سنگین تر شه و توقع خودش از خودش بیشتر؟؟ 5 19 مهدیه عباسیان 1402/7/25 کتاب مستطاب آشپزی از سیر تا پیاز جلد 1 فهیمه راستکار 4.7 6 یادداشتی قدیمی: در برنامه ریزی ام بود که در اولین فرصت در مورد نجف بنویسم.در مورد قدرت بینظیر نجف در بکارگیری کلمات... ولی اصلا فکرش را هم نمیکردم که نبودن نجف دریابندری عزیز و بزرگ عاملی باشد برای این نوشتن. یادم میآید در یکی از کتابهایی که از بلقیس سلیمانی خواندم، جملهای بود با این مفهوم که همه جانها با هم برابر نیستند، و امروز که این خبر را شنیدم، احساس از دست دادن یک شخص را نداشتم؛ فقدانی بسیار وسیعتر و ناراحتی بسیار عمیقی را تجربه کردم. در ذهن داشتم که بیایم و در مورد مستطاب بنویسم، از این بگویم که نجف عضو سومِ خانواده دو نفره ماست. بگویم جدا از مقدمههای دلربایی که در ابتدای کتابهایش مینویسد و آدم را از خود بیخود میکند؛ نویسندهی قدَری است و با کلمات و جملههایش هم میتواند آدم را سرشار کند از لذت، از ذوق، از خوشبختی اینکه میشناسیاش... میخواستم بگویم در این شاهکاری که در مورد آشپزی با همکاری همسرش آفریده است، نه تنها میتوان پخت و پز یاد گرفت، که می توان زندگی آموخت... میخواستم بگویم روزهایی که حوصله مطالعه ندارم و آشفتهام، میروم سراغ این کتاب و توضیحاتش در مورد کوچکترین چیزها را میخوانم و مست میشوم و پر از شور بر میگردم به زندگی عادی. بگویم با "او"ی همسر در مورد غذا که حرف میزنم و نظر میپرسم، میگوید نجف چه گفته؟ وقتی غذایی خیلی خوب میشود، او میپرسد کار نجف است؟ این قدر نجف عضوی از ما است. میخواستم در انتها بگویم که هر وقت غذایی با یکی از دستورهای این کتاب درست میکنم، تمام مدت در دل دعایش میکنم که عمر با عزت داشته باشد، عمری طولانی... می خواستم در انتها بخواهم برایش دعا کنیم. تا باشد... همیشه باشد... اما الان باید دعایم را تغییر دهم به این که قرین رحمت باشد. که چه سخت است و دردناک... 0 9 مهدیه عباسیان 1402/7/25 بازداشتگاه صورتی: نیروهای پنهانی که طرز فکر، احساس و رفتار آدمی را شکل می دهند آدام ال. آلتر 3.8 7 خوشحالم که توصیفات این کتاب در مورد اسم را قبل از انتخاب اسم برای دخترم خواندم :) 0 5 مهدیه عباسیان 1402/7/25 فرزندپروری تولد تا 4 ماهگی جین مورفی 3.5 1 اگر مطالعات زیادی داشته باشید و کتابهای مهمی چون «کودک انسان خانواده » را خوانده باشید، نمیتوان گفت این کتاب و امثال آن اطلاعات عجیبی را به شما اضافه میکنند، فقط از این سو که متوجه میشوید یک سری اتفاقات طبیعی هستند دلگرمکنندهاند. 0 1 مهدیه عباسیان 1402/7/25 حادثه ای عجیب برای سگی در شب مارک هدن 3.9 26 مارک هادون در حادثه ای عجیب برای سگی در شب وقایعی ساده را به شیوه ای عجیب و متفاوت روایت می کند. داستان آن قدر شگفت انگیز و ویژه نیست که تو را محو خواندن کند اما وقتی متوجه می شوی که راوی (کریستوفر) پسر پانزده ساله ای اوتیستیک است وضع کاملا فرق می کند و کتاب 272 صفحه ای زودتر از آن چه فکرش را بکنی به پایان می رسد. تمام قسمت های کتاب از زبان کریستوفر که در حال تلاش برای یافتن نشانی از قاتل سگ همسایه و نوشتن کتابی جنایی درباره آن است، روایت می شود. مارک هادون بسیار عالی تمام علائم بیماری اوتیسم و افکار درونی کریستوفر چون درخودماندگی، عدم درک انسان ها و احساسات و مسائل عادی، مقاومت در برابر حجم زیاد اطلاعات، دقتی عجیب، حساسیت شدید به لمس و اصوات و ... را به تصویر کشیده است. * اگر شما هم مثل من از نزدیک با کودکی اوتیستیک آشنا باشید تمام توصیفات این کتاب را با تک تک سلول هایتان درک خواهید کرد. 0 1 مهدیه عباسیان 1402/7/25 پنج نفری که در بهشت ملاقات می کنید میچ آلبوم 3.5 27 نام جالب کتاب در کنار نام نویسنده ی آمریکایی اش ترکیبی مناسب برای ترغیب کردن تو به خواندن این کتاب است. در بهشت پنج نفر منتظر شما هستند با داستان و نگارش قوی، در ضمن معرفی پیرمردی به نام ادی که در شهربازی کار میکند، چهره ی جدیدی از بهشت را به تو نشان می دهد. بهشتی متفاوت و کاملا دور از عذاب و پاداش که با نشان دادن دلایل و حکمت های نهفته پشت اتفاق ها آرامش را برایت به ارمغان می آورد. داستان با مرگ ادی در روز تولد هشتاد و سه سالگی اش آغاز می شود و در بهشت و فلش بک هایی به روزهای تولدش در گذشته ادامه می یابد. میچ آلبوم توسط این داستان، دلایل نهفته پشت هر اتفاق، ارتباط باور نکردنی همه زندگی ها باهم، مهم بودن کوچکترین مسائل، لطمه های وارد شده به کودکان توسط والدین، جبر زندگی، حسرت های عظیم برای جبران کردن و از همه مهم تر عواقب فراگیر و تأثیر گذار تصمیم هایت را به تو یادآور می شود. در صفحه اول کتاب آلبوم نوشته است که این کتاب را با هدف مهم نشان دادن افرادی نوشته است که در زندگی احساس بی اهمیتی می کنند و می توان گفت در رسیدن به هدفش کاملا موفق بوده است. او هنرمندانه تو را با خود همراه می کند و با جملاتی بسیار ساده کاری می کند که اتفاقی نبودن حتی کوچکترین وقایع را باور کنی و تمام زندگی ات را برای شناسایی نقاط عطف مرور کنی... * من اول نسخه انگلیسی این کتاب را خواندم و بعد نسخه فارسی. اما لذت خواندن نسخه اصلی غیر قابل قیاس با ترجمه کتاب بود. 0 2 مهدیه عباسیان 1402/7/24 سه شنبه ها با موری میچ آلبوم 3.7 115 تنها با نگاه کردن به جلد کتاب متوجه می شوی که سه شنبه ها با موری کتابی متفاوت است. میچ آلبوم در این کتاب به بازگویی قسمت هایی از زندگی خود و استاد قدیمی اش (موری) می پردازد که به بیماری ALS مبتلاست و در آستانه مرگ سعی در به اشتراک گذاشتن تجارب و واقعیت های زندگی دارد. مسائل و واقعیت هایی که به گفته خودش تا وقتی که رو به موت نباشی و مرگ در چشمانت زل نزند به آن ها پی نخواهی برد. آلبوم پس از سال ها استاد قدیمی اش را پیدا می کند و در چهارده سه شنبه به یاد ماندنی در مورد مسائل مختلفی چون جهان، دلسوزی به حال خود، افسوس ها و حسرت ها، مرگ، خانواده ، احساسات، پیری و ترس از پیری، پول، عشق، ازدواج ، آداب و سنن، بخشش و ... به گفت و گو می پردازند. درحقیقت موری فردی است که سعی دارد معلمی تا بی نهایت باشد و حتی در لحظات آخر زندگی، در کنار شرایط بسیار سخت بیماری، به تعلیم بپردازد. او در این راه از آلبوم کمک گرفته است تا آموخته های خود را به گوش همگان برساند. 0 2 مهدیه عباسیان 1402/7/24 سال بلوا عباس معروفی 4.1 93 سال بلوا جزو آن دسته از کتاب هایی است که نمی توانی تمام آنچه را که در 346 صفحه خوانده ای را در بیش از چند جمله برای کسی تعریف کنی. یکی از توانایی های عباس معروفی بیان داستان ها به شیوه ای جالب و باور نکردنی است. طوری که بیشتر از جلب توجه داستان، مهارت او در داستان نویسی و دایره واژگان وسیعش تو را مبهوت می کند. سال بلوا شامل هفت فصل است که چکیده تمام داستان در فصل اول توسط قهرمان داستان (نوشافرین) بیان می شود و در فصل های بعد جزئیات بیشتری به آن ها افزوده می شود. فصل های فرد از زبان نوشافرین و فصل های زوج از زبان سوم شخص بیان می شود. داستان شبیه به افسانه دختر پادشاهی است که عاشق مردی زرگر است اما با پسر وزیر ازدواج می کند. داستان دارای رگه هایی سیاسی است و در اواخر سلطنت رضاشاه و در سنگسر (زادگاه معروفی) اتفاق می افتد. معروفی در این کتاب هم با استفاده از مهارت های نویسندگی اش، هرج و مرجی خاص و در هم آمیختگی عجیب گذشته،حال، آینده و افسانه و واقعیت مخاطب را با خود همراه می کند. 0 3 مهدیه عباسیان 1402/7/24 بعضی ها هیچ وقت نمی فهمن! کورت توخولسکی 2.9 3 در بعضی ها هیچ وقت نمی فهمن با 33 داستان کوتاه مواجه می شوی که با نثری محاوره ای و کم و بیش طنز گونه با طرح برخی مسائل فرهنگی، سیاسی، خانوادگی و ... تو را به نوعی ریزنگری دعوت می کند. توخولسکی مطالعه این کتاب را به افراد دردمند و کنجکاوی توصیه می کند که دوست دارند با "واقعیت آدم ها" آشنا شوند. * اسم کتاب برگرفته از یکی از داستان های کتاب به همین نام است ولی من داستان های حرف های جنین، خونه ی پدری، ماهیگیر متدین و مخصوصا برف پانخورده وجود نداره و اشک و نون را بیشتر دوست داشتم. (به نظرم این کتاب در نوع خودش کتاب خوب و جالبی بود اما با توجه به توضیحاتی که در مقدمه داده شده بود، منتظر محتوایی خاص تر بودم.) - هرچی که باشه جنگ در نهایت یعنی آدم کشی مجاز. ( صفحه ی 14) 0 1 مهدیه عباسیان 1402/7/24 برای یک روز بیشتر میچ آلبوم 4.2 8 موضوع و نثر برای یک روز بیشتر به گونه ایست که ناخودآگاه در تک تک کلمات کتاب غرق می شوی و بی وقفه تا انتهای کتاب با نویسنده همراه میشوی. داستان در چهار بخش نیمه شب، صبح، نیمروز و شب روایت می شود و در مورد فردی است به نام چارلز که می خواهد به زندگی خود پایان دهد اما تنها یک روز بیشتر، همه چیز را تغییر می دهد. میچ آلبوم مفاهیم گوناگون و گسترده ای را چون جبران فرصت های از دست رفته، نقش والدین (مخصوصا مادر)، ارج نهادن و بی اهمیتی به آن ها و ... را بسیار ملموس روایت می کند. در این کتاب هم مانند سایر کتاب های آلبوم خانواده و مرگ دو عنصر جدایی ناپذیر داستان های او هستند و آلبوم مثل همیشه با رفت و برگشت بین حال و گذشته به روایت داستانی واقعی می پردازد. * یکی از چیزهایی که در مورد میچ آلبوم و کتاب هایش دوست دارم این است که داستان هایش مملو از تلنگرهایی است که تو را با خودت درگیر می کند. طوری که قسمت هایی از کتاب همواره در ذهنت تکرار می شود و باعث تغییر بعضی رفتارها و یا به نوعی هوشیارانه عمل کردن در برخی ابعاد می شود. 0 1 مهدیه عباسیان 1402/7/24 پیام آور لال مسعود خیام 3.5 1 شیوه ی نگارش و بیان متفاوت مسعود خیام من را به همراهی با پیام آور لال ترغیب کرد. در حقیقت نوع نگارش کتاب من را یاد نمایشنامه ها می انداخت. بنابر گفته نویسنده این کتاب حاوی دو بعد میکروسکوپی و ماکروسکوپی است. قصه ای درونی که درون بدن رخ می دهد. بازیگران، سلول های کوچک میکروسکوپی هستند که تک دانه آن ها ارزش چندانی ندارد اما مجموع آن ها زندگی را می سازد. صفحات نخستین کتاب مکالمه ای بین راوی و خواننده است که صرف معرفی پیام آور لال (شیطان) می شود و در مراحل بعد فعل، اسم، صفت، قید، اول، دوم، سوم و چهارم شخصیت های دیگری هستند که دور هم جمع می شوند تا داستان را به سر منزل مقصود برسانند. پیام آور لال در بدن به صورت نوعی سلول سرطانی ظاهر میشود و فعالیت خود را در مغز آغاز میکند. در ابتدا به صورت سلولی غیرمتعارف دیده می شود، طوری که سلول های نگهبان محاصره اش میکنند. اما او دعوت را آغاز میکند و به شیوه ای جالب با بازی کردن با مفاهیمی چون عشق، هنر، سیاست و آزادی و ... سلول های دیگر را به تغییر شکل دادن و همراهی با خودش فرا میخواند. سرانجام موفق میشود کاری کند که سرطان تمام بدن را فرا بگیرد. *نکته ی جالبی که در مورد این کتاب دوست داشتم این بود که فهمیدم باید در مورد افکارم محتاطانه تر عمل کنم! در بیشتر قسمت های کتاب پیام آور لال بسیار هوشمندانه برای به انحراف کشاندن سلول ها عمل میکند. برای هر سلولی از طریق عقاید خود آن سلول وارد می شود و بسیاری از حرفهایی که به عنوان دعوت بیان می کند به نوعی منطقی و قابل قبول جلوه می کند. طوری که ناخودآگاه به کنار صفحه نگاه می کردم که واقعا این پیام آور لال است که این ها را میگوید؟ و بعد در ادامه متوجه قصد او میشدم 0 0 مهدیه عباسیان 1402/7/24 اگه اون لیلاست، پس من کی ام؟ لیلا صادقی 3.0 1 در نگاه اول به این کتاب کوتاه، فکر میکنی با مجموعه داستان طرفی. اما پس از خواندن چندین صفحه متوجه می شوی تمام داستان ها به نوعی بخش های مختلف یک داستان است. داستان در مورد زنی به نام لیلاست که به مرور گذشته می پردازد و پراکندگی افکار و شلوغی ذهن او به خوبی قابل درک است. لیلا صادقی در این کتاب کلمات و قالب جدیدی را برای نگارش خلق کرده است که در بعضی موارد باعث زیبایی داستان شده است و در موارد دیگر نه! نویسنده در بخش هایی از کتاب به جای کلماتی چون پنجره، چشم، می بندم، ماهی، درختان، رود و ... از اشکال آن ها در متن استفاده کرده است. در صفحاتی داستان در صفحات مسنجر ادامه می یابد و در صفحات پایانی بعضی از خطوط به صورت عمودی و برعکس نوشته شده است که فکر میکنم نویسنده از روش سوم برای نشان دادن میزان آشفتگی ذهن قهرمان داستان استفاده کرده است. نثر کتاب من را یاد شعرهای پست مدرن می انداخت که گویی باید از کلمات مدرن هم در آن استفاده کرد. برخی از این سنت شکنی ها در شیوه ی نگارش واقعا جالب بود، اما به نظرم استفاده تمام آن ها در کتابی به این قطر، تنها باعث عدم توجه خواننده به محتوای داستان می شد. * تنها چیزی که بعد از خواندن این کتاب به ذهنم رسید این بود که می شود فراتر از چارچوب ها اندیشید و حتی عمل کرد... 0 1 مهدیه عباسیان 1402/7/24 من او را دوست داشتم آنا گاوالدا 3.2 31 وقتی کتاب تمام شد تا چند دقیقه گیج بودم و به هیچ چیز مشخصی نمی توانستم فکر کنم. این کتاب من را مجبور به نگاه کردن به مسائل از زاویه ای می کرد که همیشه در مقابلش مقاومت می کردم. اما پس از خواندن دوباره و حتی چندباره بعضی بخش ها این نوع نگاه را پذیرفنم. قبل از نوشتن این مطلب در حال خواندن مطلبی در مورد " یادگیری در حواشی" بودم. اینکه یادگیری واقعی در حاشیه روی میدهد. جایی که منتظرش نیستی. جایی که قرار نیست اتفاق مهمی بیفتد. بعد ناخودآگاه یاد پدرشوهر کلوئه افتادم. او در گذشته تنها به علت اینکه الگوی مناسبی برای پسرش باشد و وضع بد خانواده را از آنچه که هست، بدتر نکند ماندن را به رفتن ترجیح داده بود. اما حالا پسرش دقیقا همان کاری را کرده بود که او از انجامش واهمه داشت. حواشی زندگی چون کم حرفی همیشگی پدر و خوشبخت نبودن مادر، بر او اثر بیشتری داشتند. و بعد بیش از پیش به اهمیت خانواده ، نقش والدین و نگاه موشکافانه ی کودکان پی بردم... 0 0 مهدیه عباسیان 1402/7/24 بی بال پریدن قیصر امین پور 4.3 23 بی بال پریدن کتابی است بسیار بسیار کوتاه، طوری که می توانی درکمتر از بیست دقیقه آن را بخوانی و لذتی وصف ناپذیر را تجربه کنی. در بخشی از داستان بی بال پریدن، امین پور نوشته است : " و اما این قصه ها، قصه نیست، شعر نیست، قطعه نیست، مقاله و گزارش و خاطره هم نیست. ولی چون مدتی در پیچ و خم کوچه پس کوچه های ذهنم با قصه ها و شعرهای دیگر همسایه بوده اند با هم رفت و آمد و گفت و گو داشته اند، ممکن است رنگ و بویی از قصه و شعر به خود گرفته باشند. این ها در واقع همان حرف های خودمانی است که در حاشیه ی ذهن آدم گرد و خاک می خورند." کتاب شامل یازده داستان کوتاه است ( بی بال پریدن - کتاب ها مثل آدم ها هستند - آدم ها مثل کتاب ها هستند - زندگی در حاشیه - تقسیم عادلانه - خدا در همسایگی ما - مثل کوچه های روستا - مثل جاده ه های شهر - سرودی برای پاکی - پیش از آفتاب - چراغ سبز)، که امین پور در هر کدام با زبانی بسیار ساده و دلنشین به بیان برخی مشکلات اجتماعی و تفاوت ها و دغدغه ها می پردازد. * زبان کتاب به حدی ساده و قابل فهم است که می توان کودکان را هم در لذت این کتاب سهیم کرد. بعد از خواندن کتاب، یادم آمد که سال ها پیش داستان " زندگی در حاشیه" را در کتاب «بخوانیم» دوران ابتدایی دیده بودم 0 1