یادداشت‌های فرید (10)

فرید

فرید

1403/9/11

شب های روشن
شب های روش
          شب های روشن رمانی کوتاه از فئودور داستایوفسکی در ژانر درام و عاشقانه و اولین رمانی بود که من از این نویسنده خوندم.
این داستان کوتاه درباره مردی هست بی نام و نشان، تنها و منزوی که به گفته خودش کسی در شهر اون رو نمی شناسه ولی اون همه رو می شناسه. با خوشحال بودن مردم، خوشحاله و از ناراحت بودن اونا، قلبش به درد میاد. یک شب که در حال پرسه زدن در خیابونه به طور اتفاقی به دختری بر میخوره که پس از اینکه شخصیت اصلی داستان، اون دختر رو از دست یک مزاحم نجات میده، باهاش آشنا میشه...
همیشه هدف از یک یادداشت درباره یک کتاب، علاوه بر نظر خواننده، ایجاد یک اشتیاق در دیگران برای مطالعه ی اون کتابه. این داستان یکی از شناخته شده ترین داستان هاست و واقعا نیازی به معرفی نداره اما به هرحال اگه بخوام نظرم رو بگم به چند نکته اشاره می کنم:
- نویسنده با توصیفات عالی به خوبی حس تنهایی رو به بیننده منتقل کرده. شخصیت اصلی هیچ همصحبت و دوستی نداره. از بخش های جالب کتاب، گفت و گو و درد و دل او با ساختمان ها و خانه های مردمه. این تنهایی به گونه ای در دل و روح او رخنه کرده که شخصیت داستان برای خودش رویا می سازه و در اون رویا زندگی می کنه. رویایی که در اون همه مردم با خوشحالی برای او سر تکان میدن، رویایی که تصویری ایده آل از یک دختر برای او می سازه. این رویاها بیشتر و بیشتر در هم تنیده میشن و به قدری پویا و واقعی و باورپذیر به نظر می رسن که وقتی در یک چشم به هم زدن از بین میره، مجددا غم و تنهایی حاکم میشه و دوباره روز از نو روزی از نو. اما شخصیت اصلی داستان فرصتی پیدا می کنه که در خارج از رویاهاش با یه نفر یعنی ناستنکا آشنا بشه و به تدریج به او علاقه پیدا کنه و این داستان چهار شب از آشنایی او با ناستنکا رو روایت می کنه. روایت عشقی یک طرفه.
- بیشتر داستان بر گفت و گوهای شخصیت اصلی و ناستنکا تمرکز داره و هرکدوم داستان زندگی خودشون رو برای دیگری تعریف می کنند و قدرت داستایوفسکی در تشبیهات ادبی فوق العاده بود.
- من نمونه های ترجمه های مختلف رو مشاهده کرده بودم و به نظرم ترجمه سروش حبیبی از نشر ماهی از همه بهتر بود.
- از این کتاب فیلم های زیادی ساخته شده از جمله فیلم چهارشب یک رویابین (تصویر عکس یادداشت) از روبر برسون، فیلم شب های روشن از لوکینو ویسکونتی و فیلم شب های روشن ایرانی از فرزاد موتمن اما از اونجایی که بسیار به سینمای برسون علاقه دارم، اقتباس برسون از این کتاب رو بیشتر می پسندم. فقط درصورتی که به سبک برسون علاقه دارین، این فیلم رو تماشا کنید.
خیلی نتونستم خوب حق مطلب رو ادا کنم فقط میتونم بگم کتاب خیلی خوبی بود و لذت بردم.
        

40

فرید

فرید

1403/8/26

علامتچی
برخی اوقات
          برخی اوقات در بین آثار یک نویسنده بزرگ، کتابی پیدا میشه که با وجود مهجور بودنش، تاثیرگذاری زیادی بر خواننده میذاره و خوندنش آدم رو چنان به فکر فرو میبره که شاید یک داستان طولانی و بلند نتونه چنین تاثیر عمیقی بذاره.
کتاب علامتچی چارلز دیکنز شاید به اندازه آثار دیگه این نویسنده شناخته شده نباشه اما کتاب فوق العاده زیباییه و به نظرم با خوندن همین داستان میشه به توانایی چارلز دیکنز پی برد.
این داستان درباره شخصی هست که در یک ایستگاه قطار دورافتاده در یک دره، وظیفه علامتچی ایستگاه رو بر عهده داره تا از بروز حادثه جلوگیری کنه و در یک آلونک کوچک و محقر زندگی می کنه. راوی اول شخص که اسمش رو نمیدونیم یک شب با او آشنا میشه و علامتچی براش تعریف می کنه که در چندین بار در نزدیکی چراغ خطر، یک شبح رو دیده و بعد از اون هر بار یک حادثه در قطار رخ داده...
این رمان کوتاهه و در کمتر از یک ساعت میشه تمومش کرد اما داستان عمیقی داره.
مضامینی که رمان به اونا پرداخته شامل تنهایی، سرنوشت و خطرات پیشرفت صنعته.
علامتچی داستان در اون ایستگاه پرت و دورافتاده به خاطر شغلش فردی فوق العاده تنها و منزویه و هیچ کس رو در اطراف خودش نداره و تنها وسیله ارتباطش، تلگراف با مرکز راه آهنه. چارلز دیکنز نشون داده که راه آهن و قطار که به نوعی نماد پیشرفت و صنعتی شدنه، میتونه چه آسیبی به انسان ها وارد کنه.
خیلی از خوندنش لذت بردم و واقعا تاثیرگذار بود. پیشنهاد می کنم یک زمان کوتاه رو به خوندن این رمان زیبا اختصاص بدین.
        

18

فرید

فرید

1403/8/18

آلیور تویست
Please sir
          Please sir i want some more 

این آلیور تویست پاک و معصوم و دوست داشتنی!
کتاب آلیور تویست دومین رمان نوشته شده از چارلز دیکنز و اولین رمانی بود که من از ایشون خوندم و واقعا یک شاهکار بود.
چارلز دیکنز در این رمان با طنزی تلخ به بیان زندگی سخت آلیور تویست و افرادی که در سرنوشت او تاثیرگذارند می پردازه‌. این کتاب به طور کلی، داستانی درباره نبرد نیروی خیر و شر هست. علاوه بر این نویسنده به طرز ماهرانه ای، سیستم قضایی حاکم بر کشور و بی عدالتی موجود و عدم صلاحیت افراد در جایگاه قدرت رو به باد انتقاد می گیره.
شخصیت های مختلفی در رمان وجود دارند و چارلز دیکنز به خوبی برای هرکدام وقت میذاره و به خواننده معرفی می کنه حتی شخصیت های فرعی کتاب هم پرداخت خیلی خوبی دارند.
اما یکی از ویژگی های بسیار عالی کتاب، توصیفات بی نظیر چارلز دیکنز از شهر لندنه. نویسنده به قدری استادانه به شهر لندن و خیابان ها و محله های فقیرنشین و وضیعت زندگی فلاکت بار مردم و سر و وضع و لباس و زندگی اونا می پردازه که انگار در حال خوندن یک سفرنامه از لندن قرن نوزدهم هستیم. چارلز دیکنز، آلیور تویست رو بر اساس کودکی خودش و تجربیات کسب شده در اون دوران نوشته. حتی بیل سایکس یکی از شخصیت های شرور کتاب هم در زندگی واقعی دیکنز وجود داشته.
در مورد ترجمه باید بگم کتاب از نشر نگاه هست و ترجمه احد علیقلیان یک ترجمه کامل از متن انگلیسی کتابه اما خود ترجمه در برخی موارد شامل عبارت و اصطلاحات قدیمی و نامفهوم بود و به نظر من ترجمه نه خیلی خوبه و نه خیلی بد.
از این رمان چندین فیلم و سریال ساخته شده که اگه با دیدن فیلم های قدیمی مشکلی ندارین پیشنهاد می کنم فیلم آلیور تویست از دیوید لین محصول سال ۱۹۴۸ و فیلم آلیور! از کارول رید محصول سال ۱۹۶۸ رو تماشا کنید. دیدن فیلم آلیور تویست از رومن پولانسکی محصول سال ۲۰۰۵ نیز خالی از لطف نیست.
این کتاب فوق العاده است و همه چیز تمومه: لحظات خوب و امیدبخش، لحظات غم و تراژدی، شخصیت های جالب، دیالوگ های عالی، فضاسازی محشر و در یک سوم پایانی داستان کمی تم جنایی و معمایی پیدا می کنه. برای علاقه مندان به رمان های کلاسیک شدیدا پیشنهاد می کنم.
        

26

فرید

فرید

1403/8/8

خون بر برف
          خون بر برف رمانی جنایی از یو نسبو نویسنده نروژی، روایتگر داستانی درباره تنهایی و عشق که از زاویه دید یک آدمکش حرفه ای به نام اولاف یوهانسن روایت میشه که برای یکی از بزرگترین قاچاقچیان مواد مخدر کار می کنه. در یکی از ماموریت ها، اولاف ماموریت پیدا می کنه که همسر رئیسش رو بکشه اما داستان به طریق دیگه ای پیش میره...
این داستان به بیان احساسات و عواطف یک آدمکش می پردازه و به بیان نقاط ضعف او، ماموریت ها، داستان عشق او به یک دختر کر و لال و گذشته ی او با پدر و مادرش می پردازه. 
یکی از نکات برجسته کتاب، فضاسازی عالی یو نسبو است. داستان در شهر اسلو کشور نروژ روایت میشه و نویسنده حس سرمای سوزناک و فضای برفی داستان(حتی شکل و فرم دانه های برف) و خیابان های تاریک و سرد و بی روح شهر رو به خوبی به خواننده منتقل می کنه.
روایت داستان سرراست هست و هیچ پیچیدگی نداره و تنها در فصل‌هایی از کتاب به روایت گذشته اولاف می پردازه. داستان کشش خوبی داره و یو نسبو تلاش کرده تا بیشتر حس تعلیق رو تا آخر حفظ کنه و کمتر به عنصر غافلگیری تکیه کنه. البته رمان کمی خشن هم هست.
رمان در سبک روایت خود به خصوص در زمان های قتل، تجربه ای بسیار نزدیک به فیلمهای سینمایی رو به خواننده منتقل می کنه و خشونت کتاب به خصوص در اواخر آن برای من یادآور آثار سم پکینپا و کوئنتین تارانتینو در سینما بود. نکته دیگه اینکه قراره در آینده فیلمی از این کتاب ساخته بشه. 
در کنار نقاط قوت اما رمان بدون ضعف هم نیست. به نظرم برخی شخصیت های کتاب میتونست پرداخت بهتری داشته باشه
کتاب از نشر چترنگ هست و ترجمه خوب و روانی داره.
این رمان رو به طرفداران ژانر جنایی و هیجان انگیز پیشنهاد می کنم 


        

20

فرید

فرید

1403/8/1

موش ها و آدم ها
          رمان موش ها و آدم ها داستانی درباره تنهایی انسان هاست.  
حس تنهایی که انسان ها سعی می کنند با تصور رویاهایی درباره آینده از آن فرار کنند و خودشون رو به آرزوها دلخوش کنند.
داستان درباره دو دوست به نام های جورج و لنی هست که به دنبال کار می گردند تا بتونند با پول حاصل از کار برای خودشون یک قطعه زمین بخرند و حیوانات مختلف رو نگه داری کنند. داستان پس از پیداکردن کار توسط این دو در یک مزرعه و آشنا شدن با شخصیت های دیگه ادامه پیدا میکنه.
جان اشتاین بک در این رمان به موضوع  قشر کارگر و  اختلاف طبقاتی موجود در جامعه می پردازه. هر کدام از شخصیت های این داستان به نوعی تنها هستند و رویایی بزرگ در سر دارند و  خواننده به نوبت با این شخصیت ها و انگیزه های آن ها آشنا میشه. گذشته ی شخصیت ها و حسرت های آن ها روایت میشه و در کل شخصیت پردازی کتاب عالیه. یکی از ویژگی های خوب رمان، توصیفات نویسنده از محیط و فضایی هست که شخصیت ها در آن حضور دارند و تصویرپردازی نویسنده به خوبی به خواننده القا میشه. 
این رمان علاوه بر تضاد طبقاتی درباره تضاد شخصیتی است. دو شخصیت اصلی یعنی جورج و لنی تفاوت های زیادی با هم دارند. لنی شخصیتی تنومند اما ساده لوح و کمی احمقه که به جورج وابسته است آرزو داره که کلی خرگوش داشته باشه و از اونا نگه داری کنه و جورج شخصیتی باهوش که با وجود دردسرهای زیاد لنی از او مراقبت می کنه.
نام رمان به‌نوعی نمادگونه است. موش میتونه نماد انسان های قشر ضعیف و کارگر و ستم دیده باشه که با وجود کار زیاد و طاقت فرسا، دستمزد کمی دارند و مرتب تله ستم و ظلم در برابر آن ها قرار می گیره و آدم ها نماد کارفرمایانی که فقط به خود فکر می کنند و زیردستان خود را مورد آزار و اذیت قرار میدن. 
این رمان در کنار خوشه های خشم از جمله پرمخاطب ترین آثار اشتاین بک هست که البته در مقایسه با خوشه های خشم، حجم بسیار کمتری داره.
من انتشارات مجید رو مطالعه کردم و ترجمه خوب و روانی داشت.
برای علاقه مندان به رمان های کم حجم با داستانی تلخ و عمیق، این رمان رو پیشنهاد می کنم.
        

18

فرید

فرید

1403/7/17

زمان اشتباه، مکان اشتباه
          یک مادر برای نجات فرزندش تا کجا میتونه پیش بره؟ 

همیشه موضوعات سفر در زمان میتونه جذاب و در عین حال ناشناخته باشه. چه وقتی در حال تماشای سریالی مثل دارک هستید و یا در حال مطالعه ی رمان جذاب زمان اشتباه مکان اشتباه. هر چند مسئله امکان پذیر بودن سفر در زمان، با قوانین فیزیک در تناقضه، اما چرا این موضوع همیشه برای ما جالبه؟ 

در رمان زمان اشتباه مکان اشتباه داستان زنی به نام جن روایت میشه که پس از دستگیر شدن پسرش تاد، به علت به قتل رساندن یک غریبه، درگیر یک ماجرای عجیب غریب میشه و هر روز با بیدار شدن از خواب، از روز وقوع جنایت دورتر میشه و به گذشته سفر میکنه و بنابراین این فرصت رو پیدا میکنه تا از وقوع جنایت جلوگیری کنه اما آیا موفق به انجام این کار میشه؟ 

در این رمان نویسنده با وجود پرداختن به مسئله سفر در زمان، سعی کرده موضوع رو خیلی پیچیده نکند تا خوانندگان عادی به راحتی با آن ارتباط برقرار کرده و از مطالعه آن لذت ببرند. در کنار پرداختن به مسئله زمان، این رمان به رابطه بین والدین با فرزند به خصوص مادر و فرزند می پردازه. مادری که روز به روز به گذشته برمیگرده و برای نجات فرزندش هرکاری از دستش بربیاد انجام میده. رمانی درباره عشق، دروغ، خیانت، قضاوت های اشتباه ‌و شاید اختلاف نسل ها. 

در حین مطالعه این رمان، به طور ناخودآگاه به یاد رمان کتابخانه نیمه شب افتادم. البته که این دو رمان تفاوت های زیادی با هم دارند اما همانطور که نورا سید در کتابخانه نیمه شب با تجربه کردن زندگی های مختلف و برطرف کردن حسرت هاش، به درک تازه ای از خودش و آدم های اطرافش میرسه در اینجا هم شخصیت جن با سفر به گذشته این فرصت رو داره تا علاوه بر نجات فرزندش، نگاهی به خودش بندازه و از زاویه ی دیگری به مسائل نگاه کنه و حسرت های گذشته رو جبران کنه. 

رمان شروع خیلی خوبی داره و در ادامه موفق شده به خوبی حس سردرگمی و کنجکاوی شخصیت جن رو نشون بده و هیجان و کشش داستان رو تا آخر حفظ کنه. اکثر داستان از زاویه دید شخصیت جن و در برخی قسمت ها از دید شخصیتی به اسم رایان بیان میشه. رمان شخصیت پردازی خوبی داره و توصیفات نویسنده از شخصیت ها و محیط و فضای داستان بسیار عالیه هرچند به نظرم برخی قسمت ها کمی طولانی میشه و ممکنه برای برخی خسته کننده بشه. داستان رمان در برخی از قسمت ها یک سری ایرادات جزئی داره اما برای جلوگیری از افشا شدن داستان از اشاره به اون خودداری می کنم. 

من انتشارات کوله پشتی رو مطالعه کردم و ترجمه در کل خیلی خوب بود. هرچند برخی قسمت ها ایرادات جزئی داشت که اصلا به تجربه خوب رمان ضربه نمی زنه. 

این رمان رو به علاقه مندان به داستان های جنایی، معمایی و هیجان انگیز با چاشنی سفر در زمان پیشنهاد می کنم.


        

25