یادداشت‌های [یه‌سازانای‌‌نصف‌نیمه‌ٔدرحال‌ورود‌به‌کالجیوم] (30)

به امید دل بستم

5

برج طلایی

10

کلید برنزی
از اونجایی
          از اونجایی که به شدت شوکه بودم تا چند ساعت نتونستم گوشی دستم بگیرم و گزارش تموم شدن این جلد و ثبت کنم. 
بنظرم برای اتفاق ناراحت کننده‌ای که در پایان باهاش مواجه شدیم میانگین امتیازات این جلد پایین اومده ولی اگر از دیدگاه منطقی به این قضیه نگاه کنیم و سعی کنیم احساسی بودن رو کاهش بدیم متوجه می‌شیم اتفاقا این  حادثه برای عوض کردن جو کتاب و درگیر کردن خواننده برای خوندن جلدای بعد منطقی و لازم بوده؛ و صدرصد این اتفاق باعث نمیشه از امتیازش خیلی کم کنم با اینکه خیلی ناراحت و عصبانی شده بودم.  چه بسا بنظرم این جلداز دو جلد قبل قوی‌تر بود و دلیلش هم روند کند اولیه داستان بود که تقریبا من به این اطمینان رسیده بودم تو این جلد واقعه‌ی مهم و تاثیرگذاری رخ نمیده تا اینکه رسیدم به بیست سی صفحه اخر. 
من هنوز مجموعه رو کامل مطالعه نکردم و قاعدتا این جلد نسبت به دو جلد قبل هیجانی و حساس‌ترین جلد بوده چرا که نقشای اصلی نوجوونی رو دارن تجربه میکنن و بزرگ شدن. 
بنظرم فانتزی‌ خون‌ها حتما باید پنج‌گانه ی مجیستریوم رو در طول زندگیشون شده یکبار مطالعه کنن. 
اکیپ سه نفره زیبا و دوست داشتنی.... 
خب، من واقعا هنوز تو شوک هستم. 
        

7

راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب
          هالی جکسون، رفت تو لیست جنایی نویسای خفن و مورد علاقم. 
کتاب درمورد پرونده‌ی قتل اندی بل هست که سال ۲٠۱۲  ابتدا با مفقود شدن اندی به جریان افتاد و با اعلام قاتل بودن دوست پسر اندی سال سینگ  که طبق گفته پلیس بعد از قتل از شدت عذاب وجدان دست به خودکشی می‌زنه بسته شد و الان بعد از گذشت پنج سال پیپِ نوجوون دبیرستانی که به دلایل شناختی که از سال تو مدرسه داشته معتقد بوده امکان جنایت‌کار بودن سال وجود نداره تصمیم می‌گیره قدمی برای باز شدن دوباره پرونده و به جریان انداختنش برای پیدا کردن قاتل اصلی بر داره و اون قدم انتخاب موضوع قتل اندریا بل تو پروژه پ.ت.پ مدرسش هست.  
روند کند کتاب شاید تو صفحات اولیه یکم دلتون رو بزنه ولی وقتی به اواسط کتاب می‌رسید رسما نمی‌تونید از محتویات و کلمات کتاب چشم بر دارید با اینکه قرار نیست هر لحظه یه واقعه‌ هیجان انگیز و غیرقابل پیش بینی رو تجربه کنید که از دیدگاه بنده این یه نکته مثبت راجع به این کتاب بوده که در جایگاه مناسب و زمان مناسب مخاطب رو با هیجانات مختلف و غیرقابل پیش بینی غافلگیر می‌کنه و تو بهت فرو می‌بره نه اینکه هر لحظه یه دروغ رو فاش کنه که هیجان انچنانی‌ هم نداره. 
تو کتاب‌های جنایی معمایی روند کند لازمه اینکه شخصیت اصلی افکار و احساساتش رو بیان کنه و نویسنده تک تک سرنخ ‌های کوچیک و بزرگ رو نمایان کنه و حادثه رو طوری جلوه بده که دقیقا وقتی فکر میکنی قاتل پیدا شده،  تمام معادلاتت بهم بریزه تا مخاطب بیشتر درگیر پیچیدگی معماها و حدس قاتل و پیش‌بینی مضنونین مورد نظر و خوندن افکار شخصیت اصلی بشه و به طور معمول با کتاب و رویدادهاش زندگی کنه و زمانی که شخصیت اصلی به سرنخی مهم دست پیدا میکنه، خواننده تپش قلبش رو حس کنه و این یعنی یه کتاب قوی با پیرنگ قوی. 
اون قطبِ کاراگاهی خودتون به راحتی با خوندن این کتاب فعال می‌شه و ناخودآگاه می‌فهمید شما هم در تلاشید با پیپ پرونده رو حل کنید. من حدس‌هایی برای قاتل داشتم که درست بودن ولی روند داستان دائما ذهن و حدسیات من رو به شک و شبهه فرو می‌برد. 
تمام شخصیت‌های کتاب پیچیده و رمز و رازهای خودشون رو داشتن و در این بین واقعا اراده قوی پیپ با وجود سن کمش تاثیربرانگیز و فوقالعادست. 
متن منسجم و قوی، قلم نویسنده و همچنین مترجم عالی بود و فراز نشیب‌های کتاب به جا و متعادل بود و ویراستاری بدون نقص. زاویه دید سوم شخص بهترین دیدگاه منتخب. 
و مهم‌ترین درس این کتاب:  خانواده می‌تونه از ما هیولا یا فرشته بسازه. و مهم اراده‌ی ما هست که چقدر قوی باشیم و تا بتونیم وارد گودال‌هایی که خود خانوادمون جلوی پاهامون قرار می‌دن نشیم. 
اگر به کتاب های تریلر جنایی، معمایی علاقه دارید حتما بدون شک شروع به خوندن این کتاب کنید. 
ترتیب کتاب‌های هالی جکسون:  1- بازی قتل ۲- همین کتاب ۳-دختر خوب خون بد۴-خوب مثل مرده‌ها
گرچه من بازی قتل رو نخوندم و اول از همین کتاب شروع کردم و چیزی رو از دست ندادم. 
        

7

برادران کارامازوف
          زبونم قاصره از توصیف اثر های شاهکار داستایفسکی و همچنین این یکی که یکی از فوق العاده ترین رمان ها در ژانر فلسفی، مذهبی،خود شناسی،حامعه شناسی و.. بوده و تک تک واژگان و دیالوگ های رمان روح نواز و زیبا هستن.
پیشنهاد من به دوستان عزیزی که تاحالا اثری از داستایفسکی مطالعه نکردن این هست که اول حتما از رمان های سبک تر و اسون‌تر ایشون شروع کنید و اگر اول از رمان های سخت و بلندشون مثل همین اثر که سختترین اثر داستایفسکی از لحاظ واژگان و..  هست یا جنایات و مکافات، ابله و.. شروع کنید علاقتون رو به آثار این نویسنده از دست میدین چرا که ادبیات روس با ادبیات ما فرق داره و برای درک بهتر می‌بایست از ابتدا شروع کرد و به وضوح داستان های داستایفسکی شخصیت های پیچیده و خاصی داره و  بعد از اینکه خودتون به ترتیب درست از اثار این نویسنده مطالعه داشته باشید، قلمش رو درک میکنید و متوجه ادبیات فاخر و پر مفهوم ایشون و محیط ادبیات روس میشید. 
از کتاب های داستایفسکی ساده نگذرید، هر جمله و هر صفحه‌ی کتاب‌های ایشون نیاز به تامل برای درک مفهوم و عمق مطلبشون داره. 
یه نکته جالب و ارزشمند درمورد این نویسنده برجسته ادبیات روس این هست که داستان های ایشون مورد تمجید بسیاری از بزرگان چون انیشتن قرار گرفته. 
اثار اسونتر که ترجیحا ابتدا از همین ها شروع بفرمایید: شب‌های روشن، یه اتفاق مسخره، بانوی میزبان، بیچارگان، 
متوسط: خاطرات خانه اموات، قماز باز، یادداشت های زیرزمینی،
سخت: جنایات و مکافات، ابله، برادران کارامازوف
اگر کتابی رو جا انداختم پوزش. 

        

36

شش کلاغ

8

مغازه جادویی
          کتابی که واقعا زود قضاوتش کردم.. اولش که شروع کردم به خوندم با خودم گفتم بخاطر معرفی اون گروه خواننده کره ای انقدر معروف شده.. ولی بعدش.. واقعا محشره این کتاب و درسایی که یادمون میده باعث میشه وقتی به اخر کتاب رسیدیم حس کنیم تو همین چن ساعت خیلی رشد کردیم وبزرگ شدیم. 
خیلی ها ممکنه تو یه محدوده زمانی از زندگیشون این کتاب رو مطالعه کنن که هنوز قادر به درک جمله های گفته شده و تجربیات کارکتر اصلی نیستن.. یا اینکه شاید از نشر بدی کتاب رو خریدید.. چون اغلب نشرها این کتاب رو صرفا برای سودجویی از اون گروه خواننده کره ای چاپ کردن و با جلدش گول میزنن.. 
من شنیدم ترجمه اقای محمد رضا حبیبی غلط بشدت داره و کتاب رسما فاقد ویراستار بوده و غبطه میخورم از این قضیه.. 
اگر نظر من و میخواید، ترجمه اصلی این کتاب برای نشر دانش افرینع که به جلد اصلی هم پایبند بوده.. ترجمه ازردمیخت هم خوبه و خودم از این نشر مطالعه کردم. 
بشخصه خودم بعد از اینکه صفحات اول رو بزور خوندم، بعدش نظرم کامل تغییر کرد و بدون اینکه جم بخورم به کتاب زل زده بودم و میخوندمش.. 
شاید خیلیا به اشتباه بخاطر اسم و جلد کتاب فکر کنن ژانر فانتزی داره ولی نه دوستان نه فانتزیه نه جادو جنبل داره.. زندگینامه یه جراح مغز و اعصاب و روایت میکنه که برای پزشک شدن عمیقا تلاش کرده و زندگی سختی داشته. 
من اغلب کتابهای زندگینامه نمیخونم چون یه روند یکسان و بعضا نچسب رو دارن که ادم رو زده میکنه. ولی به جرعت میتونی بگم این یکی از متقاوت ترین ها بود. 
از امید به زندگی که بعد از این کتاب پیدا کردم نگن براتون که باعث شد دنبال رشته مورد علاقمم برم.. 
واقعا کاش این درسایی که کتابا بهمون میدن رو تو مدرسه بهمون یاد میدادن.. شاید مدرسه جای قابل تحمل تری میشد. 

        

6