یادداشت حنا دروی
1404/6/27 - 21:15

سلام 👋🏻💚 🪷 از این نویسنده، کتاب "لطفا مراقب مامان باشید" از نشر دانش آفرین را خوانده بودم و قلم نویسنده را بسیار دوست داشتم و مجدد با خواندن این کتاب، از توانایی نویسنده لذت بردم.🙂 🪷 دوست دارم از قلم نویسنده صحبت کنم؛ سوک شین از نسل جوانان فعال عرصه ی سیاسی دهه ۹۰ میلادی می باشد؛ شاید بشه گفت در هر دو کتاب نوشته شده، شما غم درونی نویسنده را حس کرده و زخم های عمیقِ درونی شخصیت ها را متوجه خواهید شد؛ در داستانهای او تغییرات درونی ظریف شخصیتها و اعماق وجودی آنها در نثری ظریف قابل لمس می باشد. 🪷 مهاجرت، سفری بی بازگشت به کشوری دیگر! سفری به سوی ناشناخته ها! حالا این مهاجرت در دنیای سنتی، دنیایی که نه اینترنتی هست، نه اینستاگرامی؛راه ارتباطی با عزیزانت، دیگر تماس صوتی و تصویری از طریق اپلیکیشن ها نیست بلکه نامه است؛ که اون هم ماه ها طول می کشد! 🪷 جین، دختری که از بچگی وارد قصر شده بود و به نوعی همدم ملکه بود، در بزرگسالی رقصنده ی دربار و زنی متعلق به پادشاه حساب می شود؛ اما قصر همواره پر از حسادتهای زنانه می باشد و همیشه باید بدانی بر روی یک لبه تیز راه می روی! 🪷 ویکتور پلانسی، سفیر جدید فرانسه در کره که با نام کره ای گیلین هم شناخته می شود؛ در مراسمی جین را در حین رقص می بیند و همین سرنوشت او و جین را تغییر می دهد و تنها به آن دو نفر ختم نمی شود؛ بلکه سرنوشت تمام اطرافيانش تغییر می کند! 🪷 دلایل جذابیت داستان: -توصیفات کامل و زیبا از مکان ها -شخصیت پردازی کامل؛ توصیفی از ظاهر شخصیت ها و گذشته ی آنها _استفاده از حقایق تاریخی جهت فهم بهتر _حقایقی از حس مهاجرت و گم گشتگی 🪷 راجب گم گشتگی احساس می کنم که باید بیشتر بنویسم و به عنوان خواننده حق مطلب را ادا کنم و دینی به قلم زیبای سوک شین نداشته باشم. از سریال ملکه کی،ساخته شده کره، همیشه این دیالوگ ملکه کی یادم هست:"ما مردمانی بی سرزمین هستیم؛ نه اهل این سرزمین هستیم و نه دیگر به وطن تعلق داریم"؛ و چه قدر این حس غریبانه میتونه برای یک زن درباری که زندگیاش دست خودش نبود و نیست، دردناک باشه و بارها در صفحات مختلف کتاب،اشکهایم برای جین عزیزم روان میشد! 🪷 تکه ای از آخر کتاب، به شدت قلبم را سوزاند و فکر می کنم بی انصافی باشد، در یادداشت ذکر نکنم:" خوشحالم که توانستم در کشور تو به عنوان 《من》 و نه 《بنده خدمتگزار شما》 زندگی کنم حتی اگر برج ایفل یا لوور را فراموش کنم هرگز آزادی و پاریسیهای پر سر و صدا را که در خیابانها قدم میزدند از یاد نخواهم برد" 🪷 دوست دارم یادداشتم را با این عنوان تمام کنم که در حین خواندن کتاب،همیشه باید زمان و تاریخ وقایع را به خاطر داشت و برای زنان آن زمان، ایستاده دست زد که برای حقوقی جنگیدن که حق اولیه هر انسانی میباشد. 🪷 _گفت معشوقی به عاشق کی فتی تو به غربت دیدهای بس شهرها _پس کدامین شهر از آنها خوشتر است گفت آن شهری که دروی دلبر است _مولانا_ تشکر از توجه شما⚘️
(0/1000)
حنا دروی
1404/6/27 - 22:50
1