یادداشت مرتضی عارف

چرا سوراخی در دیوار وجود دارد
        کتاب ضعیف است هم در فرم هم در محتوا. در ترجمه هم ایراداتی دارد. اسامی بسیار غیر مانوس است. تا صفحه 13 معلوم نیست لونگیزا دختر است یا پسر؟ چند سال دارد؟ اصلا کجا زندگی میکند. این روستای اسیخالنی کجاست؟ کنار دریاست یا اقیانوس؟ این گاوهای سفید و سیاه خال خالی شبیه به هم اینجا چکار میکنند و چرا اینجا هستند؟!
تصاویر گویایی کمی دارد. از مادر و معلم که اولین و دومین نفر هستند که سوال یکسان «چرا سوراخی در
 دیوار وجود دارد؟» را پاسخ میدهند، تصویر وجود ندارد!
پاسخها بدآموزی دارد و به ابهامات کودکان می افزاید. خاله: این یک پنجره به سوی خدا است! مادربزرگ: برای اینکه اجداد ما دروازه ای به سوی ما داشته باشند!
کتاب با پاسخ هوشمندانه! خواهر تمام می شود که «برای اینکه برادرم سوالی برای پرسیدن داشته باشد» و لونگیزا خندید و همچنان سوال میکرد.
و همچنان این گاوها بی هدف و دلیل همه جا حضور دارند.
سوالات متعدد کودکان در سن قبل از دبستان حتی اگر ظاهر یکسان داشته باشد دلایل یکسان ندارد. آنها به دلیل مشخصی سوالی را تکرار می کنند. آنها از والد غالب پاسخ را می پذیرند و تکرار سوال را به جهت تایید پاسخ انجام میدهند.
برای همین لونگیزا بعد از شنیدن پاسخ متفاوت معلم باید اعتراض می کرد که مادرم چیز دیگری گفته است و
 مثلا شما اشتباه می کنید.
داستان وارد این پیچیدگی های روان کودکان نمی شود و تنها زیاد سوال پرسیدن را نشان میدهد که آن هم هدف و انگیزه و نتیجه درستی ندارد.
به درستی معلوم نیست نویسنده دنبال چه چیزی بوده است.
راستی یادم رفت بگویم که منظور نویسنده از دیوار و سوراخ در آن، حفره های بزرگی است که به سبب برخورد امواج در صخره های ساحلی دریا اتفاق می افتد!
      

8

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.