یادداشت گوهر قوامي

گوهر قوامي

گوهر قوامي

5 روز پیش

        کتابی روانشناختی و بسیار عجیب و غریب و نمادین و لایه ای! بنظر کتاب جریان سیال ذهن نویسنده ست که در داستان ما پرش های زمانی می بینیم و داستان همواره معلق بین خواب و بیداری می باشد.
فرم داستان مدرن و غربی اما محتوای سنتی بادالگوها و نماد های ملی_فرهنگی و قدیمی ست.
اما این تلفیق خیلی خوب صورت گرفته به گونه ای که خواننده احساس بدی از این تلفیق پیدا نمی کند.
در داستان به تبعات ارتباط شاید نادرست راوی و پدرش اشاره می شود.به گونه ای که بسیاری از ناهنجاری های شخصیتی و ذهنی که گلوگیر شخص اول داستان می شود را می توان به همین رابطه ی شکل گرفته ی خانوادگی نسبت داد.
در داستان راوی بدون اینکه اشاره ی مستقیم کند به مخاطب این نکته را القا می کند که شیفته ی شخصیت گلچین معلم پایه ی چهارم اش است و شاید در ذهن خود همیشه دوست دارد جای او باشد. و این را از چند قسمت می توان دریافت اینکه راوی برای دیدار و صحبت با او به مدرسه می رود و با بهانه های گوناگون سعی در ورود به مدرسه دارد. سعی می کند با گلچین ارتباط کلامی برقرار کند. اما همچنان نویسنده می خواهد سرخوردگی و احساس بی ارزش بودن راوی را منتقل کند آنجا که هیچ کس از گذشتگان او را بخاطر نمی آورند.
لحن راوی انقدر گاهی ساده و پیش پا افتاده می شه که خواننده احساس می کند شاید این شخصیت بسیار ساده لوح است اما جلوتر که می رویم می بینیم اینطورها هم نیست و وقتی بحث مهریه و مغازه و حتی افزایش حقوق وسط باشد می تواند از حق خود دفاع کند.
روایت و زبان داستان بسیار ساده و بی تکلف بود و در قسمت هایی بی پرده سخن گفتن داشت و خیلی راحت مفاهیم و داستان را روایت می کرد.   
راوی که تا انتها نامش مشخص نیست تقریبا در تمام روابط خودت دوگانگی داشت.‌
مثلا از پدرش متنفر بود و در آرزوی مرگش بود اما از طرفی در تمام ساعات زندگی همراه او بود چه واقعیت چه خواب.
یا همسرش را بسیار دوست داشت و عاشقش بود اما از طرفی پس از ازدواج علاقه ای به اون نداشت.
این رابطه حتی در ارتباط با رودخانه و آب هم صدق می کند. علی رغم اینکه هر روز از دور دست به آب نگاه می کرد اما بشدت از شنا کردن و حتی ذره ای خیس شدن دوری می کرد.

      
7

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.