یادداشت عرفان صادقی
2 روز پیش
چه عجیب... نویسنده با نوشتن نوازندگی میکنه؛ سمفونی مردگان، چه موسیقی غمگین و زیبایی! عباس معروفی با قلمش چنان مرگِ درونی و عاطفیِ شخصیتها رو مینوازه که روح و جسم خواننده رو به درد میاره. با نواختن قطعهی عشق در این موسیقی، غم زیباترین شکل رو به خودش میگیره و در آخر این شاهکار خلق میشه. نمیدونم این همه کشش و گیرایی، بخاطر غم داستان بود یا قلم داستان، شایدم هردو، ولی هرچی که بود بدجوری من رو غرق دنیای کتاب کرد. کتاب رو که باز کردم دیگه نتونستم زمین بزارمش، درد و غم رو حس میکردم ولی نمیخواستم رهاش کنم، انگار که غم برام لذتبخش بود و نیازمند بودم بهش! غرق شده بودم توی اندوهِ انبوهِ داستان. این اندوه، فقط حاصلِ مرگ شخصیتهای داستان نبود، درواقع بخاطر مرگِ بخشهایی از وجودشون بود، مثل استعداد، شادی، ذوق، خلاقیت، امید، عشق، جرئت، غرور، علاقه و هرچیزی که آدم رو از درون زنده نگه میداره. انگار که داخل دنیای کتاب، مردگان متحرک وجود داره، ولی مثل دنیای فیلمها تخیلی و ترسناک نیستن. بیشتر اندوهناکن تا ترسناک، و آلوده به سمی کشنده به نام جهالت! ☆ راز جذابیت این همه غم و اندوه، میتونه توی همدردی و همدلی نهفته باشه؛ همدردی با غمِ شخصیتهای داستان و گاهی همدلی با بخشهای درونیِ خودمون که توی داستان باهاش مواجه میشدیم. درواقع قسمتهایی از داستان، بخشهایی از وجودمون که مُرده بودن رو بهمون نشون میداد و ما در سوگِ بخشی از درونِ خودمون اندوهگین میشدیم. در وصف شاهکار بودن قلم آقای عباس معروفی همین رو بگم که بعضی اوقات حس میکردم داستان بر اساس واقعیته و کتاب رو دادن به شخصیتهای حقیقیِ داستان و گفتن شرح واقعه و حس و حالتون رو مو به مو بنویسید. ولی فکر نمیکردم غمانگیزترین کتابی که خوندم بشه بهترین کتابی که خوندم...
(0/1000)
نظرات
2 روز پیش
واقعا این کتاب شخصیت پردازی، داستان و موضوع جالبی داره و به خوبی اون رو وصف کردین. بنده به شخصه هنوز نتونستم از دنیای این کتاب خارج بشم
1
2
12 ساعت پیش
این کتاب عالیه و عاشق این کتابم دلم میخواد حافظم پاک شده دوباره اونو بخونم :)
1
1
عرفان صادقی
دیروز
1