یادداشت 🎭 🎬 محمد رضا خطیب 🎭📚

                معمولا آثار بهرام بیضایی از لحاظ فرمی ، ویژگی های خاص خودشون رو دارن 
اول اینکه معمولا نقش زنان پر رنگ تره و اکثرا نقش های اصلی نمایشنامه بر عهده اون هاست...
دوم اینکه از ساختارهای عادی و کلاسیک نمایشنامه ها مثل ساختارهای چند پرده ای به دورن و بیشتر شبیه تراژدی های یونان هستند.
و سوم اینکه هر اثری تقریبا شبیه یکی از فرم های نمایشی ایرانیه ولی نه با اون کلیشه ها و همین هم اجراش رو برای بقیه کارگردان ها سخت میکنه.
این اثر به واقع وام گرفته از تعزیه و شبیه خوانی یه منتها اصلا به اون سمت حرکت نمیکنه.
داستان در دوره مشروطه میگذره و داستان چند زن رو که در یک طربخانه زندگی میکنن رو روایت میکنه و با محوریت شخصیت زینب به داستان سر و شکل میده.
مجلس به توپ بسته شده و مشروطه تقریبا کارش تمومه و حالا افراد در این طربخانه یا متحصن و یا پنهان میشن.
گفتگوها و دیالوگ نویسی ها به شدت خوبه ولی تعداد زیاد کاراکترها و شخصیت ها و پراکندگی روایت ، کمی در حین خوندن مخاطب رو دچار مشکل میکنه. 
برای همین احساس میکنم این اثر رو باید روی صحنه و با کارگردانی خود استاد بیضایی دید.
در کل توصیه میکنم آثار بیضایی و مخصوصا این اثر رو حتما بخونید و لذت ببرید.
        

23

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.