یادداشت زهرا سادات گوهری
15 ساعت پیش

اول از همه باید بگم که من ارادت خاصی به این گلگلی های نشر افق دارم که اونهایی که خوندم تا الان برام دوستداشتنی بودن! پس وقتی که اوژنی گرانده رو میون قفسههای کتابخونه دیدم، صبر نکردم و برش داشتم. من تجربهی خاصی از خوندن ادبیات فرانسوی نداشتم، چون بین آثار کلاسیک، بیشتر آثار انگلستان رو میخونم، ولی اوژنی گرانده شروع خوبی برای خوانش آثار فرانسوی بود. قبل خوندن، یادداشتها رو نگاه کردم. و باید بگم که ⁵⁰/⁵⁰ بودم. نه اونقدر بدم اومد، و نه عاشقش شدم! این کتاب چند ایراد داره و چند نکتهی قوت. که اول به نکات مثبت کتاب میپردازم. یکی از چیزهای خوب این کتاب، فضاسازی دقیق و درست از زندگی خانوادهی گرانده و در کل شخصیتهای داستان بود. فضاسازی کتاب به خوبی انجام شده بود، و حقیقتا برای منی که هیچ تصوری از فرانسهی قدیم و ... نداشتم، توصیفات کتاب کمککننده بودن. نکتهی بعدی تعلیق جالب داستان بود. یکی از نکات خوب و در عین حال منفی داستان، سرگذشت شارل گرانده بود که حقیقتا خودم تا آخر کتاب هم میخواستم بدونم چی شده، و هم از اینکه کل ماجراها در دو خط خلاصه شد، خوشم نیومد. اگر نویسنده سعی میکرد ماجراهای این پسر در هندوستان رو، لابهلای فصولی قرار بده که مربوط به اوژنی بود، فکر میکنم داستان خیلی جالب میشد. از اون طرف تعلیقی که از این بابت ایجاد شد خوب بود. اینکه تا آخر کتاب نمیدونستیم این پسر کجاست و چهکار میکنه. و نکات منفی... شخصیتپردازی کتاب خوب بود. منتها، منتها، تکبعدی و اغراقآمیز بود. شخصیتها به عنوان شخصیتهای داستانی خوب بودن. ولی رفتارشون به نحوی بود که دائم یادآوری میشد اینها صرفا شخصیتند، نه آدم واقعی. برای مثال، رفتار آقای گرانده به شدت عجیب و غریب بود. یا حتی خود اوژنی که اون حجم از لطافت و مهربونی رو داشت. شخصیتهای اصلی، زیادی سیاه و سفید بودند. و اینکه داستان توضیحات زیادی داره که میتونه خستهکننده باشه. هم دربارهی شخصیتها، هم دربارهی مکان وقوع رویدادها، و غیره. و اینکه داستان بهشدت تلخه که البته این چیز منفیای نیست. ولی اگر دنبال یه چیز خوشایند میگردید، سراغ اوژنی گرانده نیاید. این کتاب داری حجم زیادی از ناامیدی، دلشکستگی، بدبختی، خساست و ... هست که میتونه ناراحتتون کنه. در کل، کتاب خوبیه برای گذران وقت. پ.ن:تصویر پایین که میبینید، من رو به شکل عجیبی یاد اوژنی میندازه. چراشو نمیدونم.
(0/1000)
نظرات
6 ساعت پیش
اصلا عاشقانه های کلاسیک شاهکارن آدم وقتی به جلدشون نگاه میکنه ذوق مرگ میشه:)))) واقعا دم نشر افق گرم که بهترین رمان های کلاسیک رو با ی ترجمه بی نظیر گلچین کرده!
1
1
زهرا سادات گوهری
2 ساعت پیش
0