یادداشت Farideh
1404/4/11
ریتم تندی داشت داستانش. حادثه و داستان پشت هم. یه جاهایی توصیفات اطناب داشت و خسته کننده کرده بود متن رو. من رمان رو برای حس همدردی و یا گرفتن درک و تجربه میخونم. ولی این کتاب به جز چندتا جمله ناب و تکرار مفهوم تکراری بودن داستان ها و قصه های عالم چیز جدیدی برای من نداشت. خیلی روی چشم شخصیت ها مانور میداد. انگار هر شخصیتی رو باید از رو چشاش توصیف کرد. خز شد اخرش. ولی مطمئنا زهرا عبدی در اینده ای نه چندان دور از نویسنده های خیلی خوب ما خواهد بود، خوشحالم باهاش اشنا شدم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.