یادداشت سینا معروف
1402/11/7
3.8
58
زمین سوخته روایت احمد محمود در این کتاب جوری است که انگار یک دوربین برداشته و در کنار خانواده و مردم شهر اهواز از چند ماه اول جنگ، لحظه به لحظه فیلم گرفته است. در بخشهایی از ماجرا فلشبکی به زندگی هر یک از شخصیتها میزند و میرساندش به لحظهای که در کنار هم دارند بار مصیبت جنگ را به دوش میکشند. اتفاقات را طوری تعریف میکند که برای کسانی که جنگ، بمباران، موشکباران و آوارگی را از نزدیک لمس کردهاند، باز هم دچار همان اضطراب و وحشت آن دوران شوند. برای کسانی هم که دور از ماجرا بودهاند، لحظات آن روزها و شبها را به طور شفاف و گویا درک کنند. تنها مشکل من با کتاب، درک نکردن نقش راوی بود. هر یک از شخصیتها کاری، ماجرایی و کنشی در این چند ماه روایت شده داشتند ولی راوی سرگردان این در و آن در بود و نقش مهمی در این اتفافات نداشت. بیشترین تصویر ماندگار از اول شخص راوی داستان، سر زدن به زنده و مُردهی شهر بود و کسب خبر از اتفاقات. غیر از نقش مبهم راوی (که شاید از کجفهمی من از داستان بود)، همه چیز ساده، قوی و باورپذیر بود. نکته قابل توجه اینکه، بهخوان (یا اضافهکننده کتاب) نباید بند آخر داستان را در توضیحات کتاب میآورد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.