یادداشت محمد حسین رمضانی

                رمق ؛ زندگی پر فکر یک نوجوان
 
کتاب رمق رمانی است که روزمره و احوالات روزگاری نه چندان دور را روایت میکند. 
رئوف نوجوانی است که در دهه 40 خورشیدی فکر هایش او را کنترل می کنند. 
داستانی که بال و پایین های زیادی دارد و در این بین اتفاقات تازه ای هم می افتد. 
شاید بهترین ویژگی رمق تناسب فکر های رئوف با افکار بقیه آدم ها باشد. حتی اگر 
چند دهه ازآن گذشته باشد و شرایط زندگی متفاوت شده باشد. آدم میتواند با خودش 
بگوید که من هم در سرم چنین چیزی میگذرد و چقدر با این شخصیت تشابه دارم. 
نوجوانی پر از تلاطم و شور . اما مسیر کتاب همینقدر ساده هم طی نمی شود. از ابتدا 
تا انتهای آن چند مفهوم کلی که شاید کمتر کسی معنایی به سادگی زبان رئوف داشته 
باشد بیان میکند. در طول داستان که ماجرای مسابقات فوتبال جام ملت های آسیا و 
ورزشگاه امجدیه همراه با فعالیت های مبارزه ای دنبال می شود رئوف دنبال معانی 
و مفاهیم است. مردم را میفهمد. موقعیت را میفهمد. و میفهمد که چه طور میشود از 
دست دنیا فرار کرد. البته گاهی هم چالش های شخصی اش در این ماجرا ها دخیل 
میشود و مسائل دیگری هم برایش پدید می آید. 
نکته ی دیگر و مهم کتاب این است که نویسنده رخداد ها را پی در پی و اغلب به 
صورت طولانی توضیح داده است. از جهتی خوب و از جهتی دیگر آدم را گیج 
میکند. اینکه توانسته جزئیات مهم روایت را گسترش بدهد و بازش کند اتفاق خوبی 
است و آدم را سرگرم داستان میکند اما بیش از حد بودن این رویداد ممکن است که 
خواننده سیر داستان را گم کند. 
در نهایت کلام ، رمق میتواند یک خط معیار جذاب و قدیمی باشد تا هر کسی خودش 
را در جغرافیای درونی آن ببیند و با نقطه ای که الان قرار دارد مقایسه کند. ببیند که نوجوانی دهه 40 با حال حاضر چه فرق های میکند و اصلا هر کدام دنبال چه 
بودند. نویسنده هم با استفاده از اتفاقات متقن تاریخی از جمله مسابقات فوتبال و 
مبارزات قبل از انقلاب ، سعی کرده حس واقعی را به داستان القا کند. رمق به عنوان 
یک رمان خوب و ساده ، میتواند خواننده را جذب خود کند اما ممکن است شلوغی 
هایی گاها بیهوده در متن باعث خسته کردن خواننده و سر رفتن حوصله اش شود.
        
(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.