یادداشت "𝐷𝑒𝑙𝑎𝑟𝑎𝑚
1403/4/24
داستان درباره دختری به نام ورونیکاست که از یکنواختی زندگیاش خسته شده و میخواهد خودکشی کند. تعدادی قرص میخورد ولی موفق نمیشود که خودش را بکشد و نجاتش میدهند، او را میبرند به یک بیمارستان روانی به نام ویلت، در ویلت به ورونیکا میگویند که قلباش دارد از کار میوفتد و قرار است بمیرد. او از این خبر خوشحال میشود تا این که کم کم با یکسری افراد اشنا میشود که... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ من سر این کتاب ریدینگ اسلامپ شدم و تقریبا 5 ماه بین خوندنش تفرقه افتاد، به خاطر همین نمیتونم نظرمو خیلی جزئی بگم! اول اینکه در طول داستان خیلی جملات پر مفهوم و قشنگی داشت به طوری که اگه دستم باز بود کل صفحات و هایلایت میکردم. من به خاطر این جملات انتظار ی کتاب خیلی خوبو داشتم ولی در اخر کار یعنی پایان واقعا تمام تصوراتم خراب شد، پایانش کاملا نصفه رها شد و همه ی نکات مثبت کتابو زیر سوال برد بخاطر همین 2 ستاره کم دادم...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.