یادداشت امیرعلی ابراهیم زاده
1400/7/23
4.1
138
کوری کتاب خوبیست، به حق اینقدر شهرت یافته. ترجمه کتاب نیز رضایتبخش و خواندن است. از خوبیهای این اثر میتوان بسیار گفت، ویژگیهای اختصاصی خود را دارد. این که کسی در کل داستان نامی ندارد و همه با القاب و صفاتشان، هچون "چشمپزشک" و "همسرِ چشمپزشک" و "دخترِ عینکی" شناخته میشوند به گمانم جالب است. ایده کلی داستان نیز جذابیت دارد، بیماریای واگیردار که موجب کوری میشود کشور و شاید دنیا را درمینوردد، و چشمپزشک از اولین قربانیان آن است و کسی را گریزی نیست، در این میان همسرِ چشمپزشک با وجود تماس زیاد با کورها، مبتلا نمیشود و این مبتلانشدنش را پنهان میکند تا او را در قرنطینه راه دهند، تا شوهرش را همراهی کند... و دنیا کم کم از هم میپاشد با انسانهایی که مهمترین داشتهی ندانستهی خود را از دست میدهند، چه ایدهای بهتر از این؟! و در این بین ساراماگو به زیبایی خباثت و وحشیگری و خودخواهیِ عدهای از نوع بشر را به تصویر میکشد، خودخواهی کسانی که در میانه بحران به چیزی جز خود فکر نمیکنند. کوری کتاب بسیار خوبیست، ایدهای ناب دارد و روند داستان معمولی و نه چندان ممتاز است، در هر صورت ولی ارزش خواندن دارد، حتما اگر فرصت کردید و روحیهای حساس ندارید آن را بخوانید. خودِ من این کتاب را جز کتابهای خوب میدانم نه عالی، بخشی بخاطر خود داستان است و این که غافلگیری و پیچش خاصی، مخصوصا در نیمه دوم آن ندارد. دلیلِ اصلیِ این که این کتاب را نمیستایم، همان چیزیست که پیشتر گفتم، روحیه حساسم خیلی تابِ دنبال کردن چنین داستانِ پر از صحنههای چندشآور و افسردگی را ندارد. با این حال باعث نمیشود که از خواندن و تجربهی کوری خرسند نباشم، و آن را پیشنهاد نکنم. و میدانم که شما نیز از خواندنش پشیمان نخواهید شد. هیجانِ خواندنش را از دست ندهید.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.