یادداشت Davoud sarvi
1403/7/29
3.8
128
راوی دانای کل و واقف به همه ی عناصر داستانی صورت می گیرد ، اما بطور کلی روایت از درون احوالات خانواده ی بوئندیا و هر آنچه که مربوط به زندگی ، احساسات و فعالیت های آنان است ، صورت می گیرد.، درطول این داستان به ظهور و سقوط شهر افسانهای ماکوندو با زبان شگفتانگیزی پرداخته میشود.، اگر چه اکثریت آثار گابریل گارسیا مارکز ، با شور و حالی وصف ناپذیر و قلمی پر از احساس و غلیان عواطف روبرو است ، اما او همیشه یک مرز مشخصی میان عناصر داستانی و روحیات شخصی قلم خویش را حفظ می کند. در این داستان نیز این شمای کلی ، در حکایت شخصیت ” ماکوندو” و چشم انداز نوین فرهنگی از نگاه او ، عیان می شود.، کشمکش اصلی داستان ، جدال میان سبک زندگی قدیمی و سبک زندگی جدید است. در واقع می توان گفت که این داستان جدال میان سنت و مدرنیته را نشان می دهد.، درگیری بین دولت محافظهکار و سنتی کلمبیا و شورشیان لیبرال، در این داستان به تصویر کشیده میشود.، در این داستان مارکز با تم هایی چون حقیقت تجربه شده ، تاثیر جدایی ناپذیر گذشته ، حال و آینده بر روی یکدیگر و تاثیر زبان و مطالعه ، ما را آشنا می کند.، در جای جای داستان مارکز ، به اعدام سرهنگ آئورلیانو و آرکادیو در برابر جوخه ی آتش اشاره می کند. همچنین وی در جای جای داستان به روابط میان اتفاقات و پیشگویی های رسالت گونه از آخرالزمان و سرنوشت قبیله ی بوئندیا نیز اشاره هایی دارد.، این کتاب محبوب، ترکیبی از تجربیات واقعی گارسیا مارکز در دوره مبارزات آمریکای لاتین با استعمار و تخیل و افسانه است. این داستان علاوه بر مسائل اجتماعی و تاریخی، موضوع عشق و تنهایی را نیز پوشش میدهد.، این کتاب به قدری شگفتانگیز به تصویر کشیده شده است که در صفحات پایانی آن، دوست ندارید که داستان تمام شود و روزهای شیرین و تلخ هفت نسل از خانواده بوئندیا، شما را کاملا درگیر خواهد کرد.، درباره کتاب صد سال تنهایی به روایت شش نسل از خانواده ای می پردازد که در این سالها هیچ ارتباطی با دنیای بیرون از دهکده ی خودشان نداشته اند و تنها ارتباط آنان با این دهکده کولی هایی هستند که هر از چند گاهی برای آنان کالا می آورند و آنان را با تکنولوژی های روز آشنا می کنند.، نخستین صحنه ای که موجب درک مفهوم کتاب صد سال تنهایی وجود دارد این است که با اعدام سرهنگ آغاز می شود. سرهنگ آئرلیانو بوئندیا ، از قدیمی ترین اشخاصی است که پا به این دهکده گذاشته است. او در لحظه ی اعدام ناگهان به یاد روزگار کودکی اش می افتد و این آغازگر روایت داستانی است که گابریل گارسیا مارکز ، در کتاب صد سال تنهایی برای ما رقم زده است.، در لحظه ی اعدام روزگار گذشته ی خویش را به یاد می آورد. او نخستین تصویری که از دهکده در ذهن دارد مربوط به زمانی می شود که دهکده چند خانه ی خشتی بیشتر نداشته است و اگر تعداد آن ها را می شمردیم به حدود 20 خانه ی خشتی می رسیده است. سرهنگ سینه ستبر می کند تا به پیش جوخه ی اعدام برود ، اما به خاطر می آورد روزی را که دهکده ای به نام موکاندو پدید آمد. روایت از این قرار بوده است که : ” خوره آرکادیو بوئندیا ، بزرگ خاندان قبیله ی بوئندیا با زنی به نام اورسلا ازدواج می کند. این دو هنگامی که قصد به بچه دار شدن می کنند ، بر اساس یک افسانه ی قدیمی و باوری رایج میان مردم ، گمان بر این می برند که حاصل ازدواج فامیلی این دو با یکدیگر ، فرزندی خواهد بود که با یک دم تمساح به دنیا می آید. این قضیه در میان اهالی ده می پیچد و همه او را مسخره می کنند. آکاردیو ، مدتها رنج مسخره کردن مردم را به خود می خرد ، اما در نهایت این رنج را تاب نمی آورد و یکی از دوستانش را به دوئل دعوت می کند. این دوئل برای آن صورت می گیرد که خوزه ار رنج مسخره کردن مردم رهایی یابد و از سویی دیگر صدق کلام خودش در باب عقیم نبودن و رد این مقوله که بچه ای با دم تمساح بدنیا خواهد آورد را اثبات کند. او برای دوئل یکی از دوستانش را که خروس باز هم بوده است ، را به مبارزه می طلبد. در این مبارزه آکاردیو ، دوستش را به قتل می رساند و این مقوله رنجی دیگر نیز به رنج های او اضافه می کند.، غم قتل رفیق ، کاری با آکاردیو می کند که او مجبور می شود ، خود را از همه ی افراد دهکده طرد کند. این احساس بد او نسبت به قتل رفیقش موجبات یک سفر را برای او فراهم می کند. او و همسرش اورسلا و تعدادی دیگر از زوج های دهکده که از بچه دار شدن می ترسیدند ، اقدام به یک مهاجرت می کنند.، آن ها به یک مکان دور دست و بی نام و نشانی سفر می کنند. پس از حدود 14 ماه ، آن ها بچه ای به دنیا می آورند که کاملا شکل انسان بوده و دم تمساحی هم به همراه خود نداشته است.، این عمل باعث می شود که همه ی آنان که از ترس بچه دار شدن ، بچه دار نمی شدند ، شوقی دوباره برای زندگی پیدا کنند. اما حقیقت امر این بود که آرکادیو و همه ی همراهانش همچنان آواره بودند.،
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.