یادداشت محمدجواد شاکر آرانی

        مهم‌ترین حرف «دشمن مردم» و هنریک ایبسن را ناخدا هورستر در همان پرده اول از پنچ پرده روی میز می‌گذارد؛ آنجا که در پاسخ به لفاظی‌های لیبرال‌مایه بیلینگ روزنامه‌نگار که جامعه را به کشتی تشبیه می‌کند و مدعی می‌شود همه شهروندان باید دستی به سکان آن برسانند، می‌گوید: «شاید توی خشکی این تشبیه به‌جایی باشه، ولی توی دریا خیلی با اوضاع جور درنمی‌آد».

دکتر استوکمان قرار بود در پرده‌های چهار و پنج حسابی علیه دموکراسی و حقانیت اکثریت بشورد و نطق‌های غرا سر دهد، اما آن نخوت و تکبرش نسبت به توده، اصل حرفش را به حاشیه می‌برد، تا ناخدا هورستر که کم‌ترین مدنیت و شهروندی را دارد، بهتر و دقیق‌تر و دل‌نشین‌تر و باورپذیرتر، افلیجی اکثریت در زمانه بحران را به رخ ارزش‌های دهان‌پرکن لیبرال بکشد.

دکتر استوکمان، اسلوب و سرانجام مسیح‌گونه‌اش را با دست پس می‌زند و در لفظ هم به آن می‌تازد و به سخره‌اش می‌گیرد، اما پایش خوب می‌جنبد و مسیح‌وار عزلت می‌جوید و حواری دور خودش جمع می‌کند، چرا که مردمش او را به‌خاطر فریاد زدن حقیقتی که منافع همه‌شان را پنبه می‌کند، «دشمن مردم» خوانده و سنگ به شیشه‌های خانه‌اش زده و رانده‌اند.
      
1.1k

23

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.