یادداشت علی شعبانی

علی شعبانی

علی شعبانی

2 روز پیش

        مرگ ایوان ایلیچ، نوشته ی لئو تولستوی؛
بطور کوتاه بخوام بگم :
کاوشی عمیق در معنای زندگی و مواجهه با مرگ ... 
داستان حول زندگی ایوان ایلیچ، قاضی‌ای موفق اما معمولی می‌چرخه که با بیماری لاعلاجی مواجه شده که به مرور با حقیقت مرگ و پوچی زندگی‌ش روبه‌رو می‌شه ..
تولستوی از طریق ایوان، 
نقدی تیز به ارزش‌های مادی‌گرایانه و زندگی سطحی طبقه ی تقریباً متوسط ارائه میده!
 ایوان ایلیچ، که عمری رو صرف موفقیت اجتماعی، مقام و ظاهرسازی کرده، در بستر مرگ میفهمه که زندگی‌ش فاقد « اصالت » و ارتباط «واقعی» عه.
 تو لحظه‌های پایانی، از طریق خدمتکارش به اسم «گراسیم» و تأمل گذشته، به نوعی رهایی و پذیرش معنوی می‌رسه ...
این اثر به زیبایی تناقض بین زندگی ظاهری و معنای عمیق‌تر وجود رو نشون داده =)
 تولستوی با زبان ساده اما تأثیرگذار، ( که اینجا باید از ترجمه ی آقای «سروش حبیبی» بسیار تشکر کرد=) ) خواننده رو وادار می‌کنه تا درباره اولویت‌های زندگی، ترس از مرگ و ارزش رابطه های انسانی و ... تأمل کنه.
پایان داستان،
با پذیرش ایوان ایلیچ از مرگ و نور درونی‌ش، اشاره‌ به امکان رستگاری و خودآگاهی حتی در آخرین لحظات داره!
از خصوصیات این رمان : کوتاه، عمیق، فلسفی و روان‌شناختی‌ بود که بنظرم همین خصوصیاتش باعث شده تا یکی از قوی‌ترین آثار ادبی درباره ی مرگ و معنای زندگی باشه ...🩵
      
848

55

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.