یادداشت زهرا ساعدی

        بالاخره بعد از مدتی طولانی این کتاب تمام شد! مشکل من با خواندن کتاب‌های نظری این است که حس می‌کنم باید همه مطالب یادم بماند و خب طبعا یادم نمی‌ماند و مدام برمی‌گردم از اول می‌خوانم. درمورد چند فصل اول این کتاب هم همین‌طور بود تا اینکه بر این وسواس غلبه کردم و جلو رفتم. فصل‌های اول کتاب را چندان دوست نداشتم مخصوصا لحن نویسنده که مدام خواننده را خطاب قرار می‌داد. با جلوتر رفتن کتاب برایم جذاب شد به‌خصوص ماجرای جنگ‌های هانیبال که فقط در کتاب محبوب نوجوانی‌ام «بابالنگ دراز» ذکری از آن شده بود. بخش‌های پایانی مخصوصا کمی قبل از جنگ جهانی اول و بعد از جنگ در کتاب‌های درسی بود و صرفا شبیه مرور بود. 
به نظرم کتاب دو ضعف داشت: یکی اینکه محور کتاب اروپا بود و خیلی کم به کشورهای دیگر اشاره شد. دیگر هم ترجمه کتاب که در کل روان بود را چندجایی نپسندیدم. در کل فکر می کنم برای نوجوان‌ها کتاب مناسب‌تری باشد و این در مقدمه هم ذکر شده که اصل کتاب برای نوجوان‌ها و جوان‌ترها نوشته شده است. 
نکته آخر هم خوش‌بینی نویسنده با وجود بلاهایی که سرش آمده و از دست دادن خانواده در زمان آلمان نازی بود و مهربانی و لطافتش و رد کردن سریع بخش‌هایی که پر از خشونت و قتل عام بود. انگار پیرمرد مهربانی تاریخ را برایت به شکل قصه بگوید و به تو درمورد ظلم‌ها و خشونت‌ها هشدار دهد.
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.