یادداشت محمد کاملان

میهن فروش
        کتابی با حال و هوای دهه ۶۰ شمسی که عاشق‌پیشه‌گی‌های دختران نوجوان آن زمان را با همان گفتار دهه شصتی بازگو می‌کند.
داستان‌های این کتاب شاید حرفی برای گفتن نداشته باشند اما نویسنده در بازگو کردن این داستان‌ها به خوبی توانسته سبک و سیاق زندگی مردم در دهه ۶۰ را دوباره زنده کند و همین کار ارزش خواندن این کتاب برای نوجوان‌های آن زمان و بزرگسالان امروز را بیشتر می‌کند.

اگر به میانه راه نزدیک شده‌اید و می‌خواهید خاطرات خوش دوران اوشین و فوتبالیست‌ها را ورق بزنید این کتاب انتخاب خوبی برای شما خواهد بود.

نکته جالب و البته واقعی: تمامی دخترهایی که در داستان‌های این کتاب عاشق می‌شوند در نگاه اول معشوق خود را سوار بر اسب سفیدی می بینند که قصد دارد آن‌ها را به خانه بخت ببرد.
در بیشتر داستان‌ها نیز دختران نوجوان به خانه بخت می‌روند. این وضعیت واقعا در دهه شصت حاکم بود و دوستی و آشنایی با جنس مخالف معنایی به جز ازدواج نداشت.
این روزها وضعیت فرق کرده و حتما نباید یک رابطه به ازدواج ختم شود.
قصدم این نیست که شرایط دهه ۶۰ را با اواخر دهه ۹۰ در ایران مقایسه کنم فقط برام جالب است که دست‌آخر روابط دختر و پسر باید به ازدواج ختم شود یا اینکه جامعه پذیرش آن را پیدا کرده که هر رابطه‌ای الزاما نباید به ازدواج منجر شود.
و این پرسش مهم که روش دهه شصتی‌ها درست بود یا آشنایی‌های امروزی‌ جوان‌های امروزی؟
      
1

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.