یادداشت فاطمه نقوی
1404/3/22
(0/1000)
نظرات
1404/4/12
در کتاب فروشی جمکران کار می کردم و چندین بار بود که می آمدند و کتاب های شریعتی را می خواستند و می گفتم نداریم یک بار یادم است که یک خانمی آمده بود و کتاب فاطمه فاطمه است دکتر شریعتی را می خواست و گفتم نداریم عوض اش فاطمه علی است را داریم! گفت نه اون کتابو میخوام و رفت....یک روز اعصابم خورد بود و گفتم چرا اینها یک درصد به سلیقه مخاطب احترام نمی گذارند و این حرف ها تازه مشغول به کار شده بودم روی کوسن نشسته بودم که دیدم کوسن بقلی دو تکه است بعد دیدم همه کوسن ها دو تکه اند و در دارند و کنجکاوی ام گل کرد و درش را باز کردم و دیدم به به همه کتاب های شریعتی درون کوسن است و با عصبانیت رفتم و گفتم آقای فلانی این کتاب ها که گفتید ندارید توی کوسن پیدا کردم گفت نباید شریعتی بفروشیم اینجا جمکران است گفتم شریعتی چه اشکالی داشته گفت تو پوران شریعت رضوی را می شناسی گفتم نه گفت زن شریعتی بود و مینی ژوب می پوشید گفتم به من چه گفتم کتاب شریعتی متفکری در مسیر شدن شهید بهشتی را خواندی گفت نه گفتم دو سخنرانی رهبری درسالگرد شریعتی را خوانده ای که او را شهید می نامید گفت نه دوباره شروع کرد پوران....
3
4
1404/4/13
از سوسن شریعتی شنیدم که میگفت میخواستیم کتاب عکس از شریعتی منتشر کنیم (آخرین تصویر)، ادارهی سانسور میگفت عکس مادرتان را چاپ نکنید، برای خودتان بد میشود. میگفت: مادر من را که همه دیدهاند و میشناسند چیز پنهانی که نبوده. بیلباس هم که نبوده، پوشش خودش را داشته. گفتم شما نگران مادر ما نباشید. سوسن خانم درست میگفت در عکسها هم مشخص است که پوران خانم همیشه لباس مرتب به تن داشته و متشخص است و باوقار، حتی از نظرم کمی جدی.
2
1404/4/13
👌 ممنون از خاطره تان واقعا بعضی که سانسور می کنند با همان معیارهایی که دارند خودشان از قبل سانسور می شوند @fatemehnaghavi
0
امیرعباس شاهسواری
1404/4/12
4