یادداشت معصومه سعادت
1403/4/2
چند روز پیش جایی (منظورم اینستاگرامه البته) دیدم که نوشته بود چه پسریه که به یه دختر میگه فلان (یادم نیست، یه جملهی بسیار لطیف عاشقانه رو در نظر بگیرید)؟ پسرهایی که توی داستانهایی با نویسندگان زن وجود دارن. پسرهایی که زنها خلقشون میکنن واقعی نیستن، درست همونطور که زنهایی که مردها خلقشون میکنن واقعی نیستن. حالا اینا رو واسه چی گفتم؟ واسه این که بگم اسوو باندینی، مرد داستان، و آرتورو باندینی، پسر داستان، خیلی خیلی واقعی بودن. یه کم قراره توی خطهای بدی داستان رو لو بدم: مردی که زن و بچهش رو دوست داره اما به زنش خیانت میکنه. پسری که میدونه پدرش داره خیانت میکنه و این کار، کار کثیفیه اما با خیانت پدرش خیلی حال میکنه. با این حال داستان سادهای بود. برای این همه واقعی بودنش و در عین حال ساده بودنش، نمیدونم بهش چندتا ستاره بدم. شاید باید بذارم یه کم بگذره.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.