یادداشت یاسمین فلاحتی

        ما در برابر شما
من نمیتونم انتخاب کنم کدوم کتاب بکمن از همه بهتره، هرکدومشون ی جوری تو مراحل مختلف فروپاشی روانی‌م دستمو به نحوی گرفتن و منو از ته چاه کشیدن بیرون، از این بابت من به بکمن مدیونم، و اگر دارین تو این متن دنبال نقد میگردین، جای اشتباهی اومدین.
این کتاب مثل یه اثر هنری می‌مونه، یه فیلم نامه، همه چی سر جاشه، نمیتونم بگم، اگر اینجوری بود بهتر بود، خودش همینطوری که هست خوبه. مگه میشه به یه زندگی معمولی چیزی اضافه یا کم کرد؟ 
هنر بکمن در خلق کردن نیست، در روایت کردنه، همه میتونن تو ماجرای کتاب هاش خودشون و زندگیشون رو ببینن، میتونن درک کنن که مثل شخصیت های کتاب، هیچ کس سیاه مطلق یا سفید مطلق نیست، و به قول خودش تا ترس های کسی رو نشناخته باشی، نمیتونی بگی اونو شناختی...ما آدما از سر ترس خیلی کارها میکنیم، ولی در نهایت همه انسانیم و اگ کسی کل داستان ما رو بدونه، شاید بتونه حق رو به ما بده..
شتید احمقانه به نظر برسه ولی از نگاه من این کتاب ها می‌تونه در دسته کتاب های خودشناسی قرار بگیره،  به نظرم بکمن کمک میکنه از بین  اون"صدها آدمی که درون خود داریم" بتونیم بهنرین نسخه‌شو ببینم، پیداش کنیم و حتی بسازیمش و اونو به بقیه نشون بدیم.
امیدوارم عمری باشه که بتونم دوباره به این کتاب برگردم، و این اشتباه این دفعه رو تکرار نکنم، تو مکان عمومی نخونم، یه جای خلوت و دنج، یه گوشه، که بشه با خیال راحت زار زد.
      
2

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.