یادداشت gharneshin

gharneshin

gharneshin

3 روز پیش

        (( انسان چنین است، آقای عزیز، دو چهره دارد: نمی‌تواند بی‌آنکه به خود عشق بورزد دیگری را دوست بدارد. ))
سقوط، یک درون‌نگری عمیق، صادقانه، و بی‌رحمانه. کامو با اعتراف‌های ژان‌باتیست کلمانس مارا به اعماق شخصیت‌ خود می‌برد و حقیقتِ پشت اعمال‌مان را بی‌رحمانه جلوی چشم می‌آورد. آیا کسی هست که با هر یک از اعتراف‌های شخصیت داستان، به اعمال خود نگاه نکرده باشد؟ آیا کسی هست که بعد از خانوادن کتاب به قضاوت خود مشغول نشده باشد؟ کامو، با خلق شخصیتی که در بند قرارداد‌های اجتماعی، به دنبال ساختن نقابی است که او را فردی محترم، قدرتمند، مهربان، و بخشنده نشان دهد، ظاهرسازی انسان در جامعه‌ی مدرن را، به تصویر می‌کشد. او تمام اعمال ما را فقط نمایشی برای جلب توجه و تشویق می‌نامد، و معتقد است که انسان در جامعه فقط در راستای منفعت و ساختن نقابی خوب برای خود عمل می‌کند. 
ژان‌باتیست کلمانس، فردی که ماهرانه برای خود ظاهری نیکو ساخته، پس از یک اتفاق، با حقیقت درون خود روبه‌رو و دچار سقوط می‌شود. کامو با او خواننده‌ را با حقیقت وجود خود روبه‌رو می‌کند. کلمانس، ناگهان به آینه‌ای تبدیل می‌شود تا مهر تاییدی بکوبد بر اینکه در جهان ما هیچ‌کس بی گناه نیست. 
در واقع کسی که نقش قاضی تائب واقعی را بازی می‌کند، کسی نیست جز کامو. 
      
20

2

(0/1000)

نظرات

mohdseh☁️

mohdseh☁️

دیروز

بی‌نظیره👌🏻👌🏻
1

1

gharneshin

gharneshin

دیروز

🙂🙏🏻 

0