یادداشت امیرعلی نیاسری
1403/2/23
راگناروک نزدیک است ؛ رستاخیز نزدیک است... همه چیز به مبارزه سوم بستگی دارد و او بر سر دوراهی است. جدال پایانناپذیر پادشاهی جهان و انجمن پاترا بر سر یافتن و جهتدهی مبارزان ادامه دارد و این بار بر سر مبارز سوم است ؛ پسری از دانمارک قسمتی از اسکاندیناوی قدیم مهد اساطیری چون ادین ثور و لوکی. مطابق سیر عادی داستان در دو جلد قبل ، مبارزه سوم به آسگارد منتقل میشود در آنجا زیر نظر ساحر اعظم واناهیم و با نظارت شخص ادین تعلیم میبیند ، در مورد عنصرش می آموزد و در آخر سلاحی به او میدهند که قدرت کشتن ایزدان را هم دارد. به هر حال برای جلوگیری از اندیشههای شرارت بار لوکی باید خطر کرد. همزمان در اروپا ، فحشا بیداد میکند. شخصی که به روباه سفید معروف است ، مسبب اصلی این اتفاق است. از طرفی دیگر فردی کنترل برخی از کشورهای اروپایی را به دست گرفته و همچنان به فتح قاره اروپا مشغول است. جهان در آشوب توصیف ناپذیر به سر میبرد... خودتون بگین وقتی آقای کهندانی از بین ۴ جلد چاپ شده تاکید میکنند که جلد مورد علاقه شون طوفان مرگه ، دیگه چه انتظاری میشه داشت؟ داستان روانی بیشتری پیدا کرده و جذابیتش بیشتر شده. به شخص از همون صفحه اول باهاش همراه شدم. تبحر نویسنده در پیچش های داستان مشهوده. یکی دیگر از نکات مثبت این جلد استفاده نویسنده از فارسی سره است. زبانی که امروزه به تقریب هیچ استفاده ای ازش نمیشه. آقای کهندانی برای بیشتر آشنا کردنمون با این زبان تمامی گفتار های بزرگ ایزدان اسکاندیناوی، ادین را به این زبان نوشته اند و برای درک بهتر معانی آنها را زیر نویس کرده و برای هر کدام توضیحی مختصر آوردهاند. داستان این جلد آن چنان مخاطب را به خود جذب می کند که فرد به سختی میتوانند کتاب را کنار بذاره و رفته رفته این جذابیت بیشتر میشود. نویسنده بارها و بارها چیرهدستی خودش رو در جای جای کتاب نشان داده و عرض اندام کرده. شکل دادن شخصیت ها ، آشنایی بیشتر باهاشون و حتی لحن عامیانه بعضی از آنها از نکات مثبت این کتاب هستند. حتی برخی از رفتارهای بعضاً منفی شخصیت ها به کاملتر کردن سیر داستان کمک میکنه. ولی چیزی که خیلی منو اذیت کرد رابطهای بود که بین دو مبارز آب و باد تشکیل شد ، اون هم در عرض یکی دو روز o-0 .میگن عشق در نگاه اول ولی نه تا این حد :). این کتاب کتابیه که قشنگ معلومه روی اون وقت گذاشته شده ؛ خون دل ها سرش خورده شده ؛ ضجه ها زده شده ؛ خونها درش ریخته شده... کتابی که مخاطب با عصبانیت شخصیت ها عصبانی ، با خوشحالی آنها خوشحال و گاهی هم از دستشون حرص میخوره. امیدوارم شما هم از خوندن این مجموعه و بخصوص این دل نهایت لذت را ببرید.
(0/1000)
5 روز پیش
0