یادداشت امیرعلی ابراهیم زاده
1400/10/3
ایران میان دو انقلاب را سالها پیش خواندم، شاید اولین کتابِ جدی و درست حسابیام درباره تاریخ ایران معاصر بود. نویسنده بسیار معروف است و کتاب نیز به همین اندازه مشهور، و وقایع ایران از اواسط قاجار تا انقلاب سال 1357 را بازگویی و تحلیل میکند. کتاب در موضوع خاصی عمیق نمیشود و روایتی کلی از این دورهی صد سالهی پرپیچ و خم ارائه میدهد که بسیار خواندنی و روان است و دید کلیای به فرد میدهد و تحلیلهای اقتصادی و سیاسی گوناگون نیز دارد و به ریشهیابی مسائل مهم میپردازد. به گمانم همچون هر کتاب تاریخیای، نویسنده از منظر و موضع خاصی به مسائل نگاه میکند، موضعی که با روایت معمول از این دوران که زیاد آن را شاید شنیده باشیم، متفاوت است و همین در ابتدای امر برای من جالب بود. و به نظر میرسید این است که کتابِ آبراهامیان را ارزشمند میکند. به هیچ عنوان در جایگاهی نیستم که یک تاریخدان بزرگ همچون نویسنده کتاب را نقد کنم و صرفا با روایت او همدل نیستم، با این حال کتاب را به هرکسی که میخواهد ایران معاصر را بشناسد پیشنهاد میکنم. روایت آبراهامیان از افراد ممکن است متفاوت از آن چه معمولا شنیدهایم باشد. به شخصه به تاریخ جنبش چپ و گروههای چریکی و مارکسیستی و داستانِ هیجانانگیزشان علاقه زیادی دارم، آبراهامیان در فصل کوچکی به این جنبشها پرداخته و یکی از نقات قوت کتابش را به رخ کشیده و آن آمارهای مفصلیست که جمعآوری کرده. فیالمثل درباره دو گروهِ چریکهای فدایی خلق و مجاهدین خلق به خواستگاه اجتماعی رهبران و موسسانشان پرداخته، این که از کتام مناطق و شهرها بودند، پدرانشان از چه صنف و طبقهای بودند، هر یک از سازمانها چقدر تلفات دادند، تلفات و زندانیهایشان چه مشاغلی داشتند، جنسیات و بازه سنیشان چه بود... و این گونه آمارهایی که به درک سازمانهای اینچنینی، پسزمینه افراد و جایگاه اجتماعی و چرایی پررنگ شدنشان کمک میکند.
5
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.