یادداشت درسا دادعلیپور

        بسم الله

این دومین کتابی بود که از مک فادن خوندم، اولیش بخش دی بود که کم و بیش ساختارشون شبیه به یک دیگر است

هر دو داستان در طی یک شبانه روز اتفاق می افتند و هی به عقب بر می گردنند تا سرنخ هایی بی ربط بدن . ۵۰ صفحه اخر کتاب ها تازه بین این ها یه ربطی پیدا می شه و تیکه ها مبهم کامل می شه و اینم بگم هر دو به شدت شوکه کننده هستن اما هیچ وقت دروغ نگو خیلی غیر قابل پیش بینی تر بود .

کتاب ها هر دو از جهت سرگرمی یه روزه و تجربه جدید جالب بودند اما سه ستاره می دم چون هیچ چیز جدیدی به ادم اضافه نمی کنه 

پ.ن : -برای کسایی که کتاب رو خوندن- اگه منم جای دکتر هیل بودم اون پسر مزاحم رو به لقا الله می فرستادم