یادداشت احمدرضا کوکب

        نمی‌دانم. به ژانر ضد آرمان‌شهر از اورول عادت کرده ایم شاید. این یک داستان خیلی سرراست بود و به دوره‌ای که هنوز تقریبا کلیسا جامعه را میگرداند و علم و روشن گری تازه دارند سر از تخم در می‌آورند بر میگردد. اورول، خیلی معلوم است که از این قصه منظور دارد ولی خیلی منظورش را نمیفهمم. کتاب اجزاء تقریبا مختلفی دارد که منظور از هر کدام از آنها معلوم است و اتفاقا توصیفات بسیار جذاب و مفیدی دارد. درباره مدل کار کردن کارگران روزمزد، وضعیت گدایان و بی خانمان ها، مدارس خصوصی انگلستان و... ولی اینکه حالا تهش چه؟ نمی‌دانم.
      
98

10

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.