یادداشت مسعوده مشایخی

        اولین باری که با استاد علی صفایی حائری آشنا شدم خوندن تیکه هایی از کتاب روابط متکامل زن و مرد توی استوری یکی از بچه ها بود؛
از صحبت هاشون خوشم اومد، مباحث جالبی رو بیان میکردن و جذابیتش در سادگی زیادش بود، اینقدر ساده و قابل فهم و عمیق بود که در عمق جان مینشست. 
بعد به “کتاب حرکت  “رسیدم و حتی خیلی از سوالاتم رو هم پاسخگو بود.
با مامان که صحبت میکردیم میگفتن عین. صاد رو میگی؛ آره ما هم قبلا صحبتاشون رو گوش میکردیم و همش میخواستیم بدونیم  « عین.صاد، عین. صاد » که میگن کیه که بالاخره فهمیدیم.
تا ماه رمضان امسال بود که یکی از اساتید برای شب های قدر خوندن این کتاب رو امر فرمودند.

اولش نمیدونستم موضوعش چیه و هم زمانی فوق العاده ای در نظر گرفتن ،تا شروع کردمش ( البته بماند که من از شب نوزدهم نتونستم شروع کنم).
استاد در کل کتاب مباحثی رو بیان میکنن پیرامون  “مخبتین “ 
و معنای اخبات و اهمیت ان را بیان میکنن.
این کتاب سخنرانی های استاد علی صفایی حائری در شب های قدر سال ۱۳۷۰ در مشهد با حجم کم ( ۱۱۰ صفحه) .
خواندن کتاب سریع و لحن اش صریح است و خیلی درگیری ذهنی برای فهم مطالب پیش نمیاد. 
و تفاوتی که استاد صفایی حائری با استاد مطهری برای من دارن همینه؛ ممکنه موضوعات تقریبا در یک راستا باشه ولی نوع بیان استاد صفایی حائری قابل فهم تره.


برش هایی از کتاب : 


وَ لِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنا مَنْسَكاً لِيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّـهِ عَلى‏ ما رَزَقَهُمْ مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعامِ فَإِلهُكُمْ إِلهٌ واحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَ بَشِّرِ الْمُخْبِتِينَ

برای هر امّتی، عبادتی (ویژه) قرار دادیم (که قربان کردن یکی از آن‌هاست) تا نام خدا را بر آنچه روزی‌شان کرده، یعنی چهارپایان زبان‌بسته، ببرند. پس خدای شما، خدایی یگانه است. بنابراین صرفاً تسلیم او شوید، و به افراد فروتن بشارت ده؛

حج - ۳۴


بین ما و ذنوب هیچ فاصله ای نیست. باید به رحمت حق امیدوار بود، که آدمی دستاویزی جز آن ندارد؛ و این رحمت به محسنین، قریب و به مخبتین، واصل است. 


اخبات آن انکسار باطنی، آن خشیت باطنی و آن دل شکستگی است که تو را به وصال رحمت حق می رساند.


اینها آفت های ماست که در طاعت متوقعیم و در معصیت نا امید؛ در حالی که مطلوبِ از طاعت و عصیان، انکسار است. این دل شکسته است که محبوبیت دارد.
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.