یادداشت مهدیه سیدی
1403/11/15

فردریک هنری، رانندهی آمبولانس در جبههی ایتالیا، با واقعیتهای تلخ جنگ جهانی اول روبهرو میشود. او با کاترین بارکلی، پرستاری انگلیسی، آشنا شده و رابطهای عاشقانه میانشان شکل میگیرد. مجروحیت فردریک او را به بیمارستان میکشاند، جایی که عشق او و کاترین عمیقتر میشود. همینگوی در این روایت، پوچی جنگ و امید به رهایی از طریق عشق را در تقابل با یکدیگر قرار میدهد. جملات کوتاه و سبک مینیمالیستی او، داستان را واقعگرایانه و تأثیرگذار کرده است. آیا این عشق راهی برای فرار از جنگ است یا حقیقتی ماندگار؟
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.