یادداشت مهدیه سیدی

 فردریک هن
         فردریک هنری، راننده‌ی آمبولانس در جبهه‌ی ایتالیا، با واقعیت‌های تلخ جنگ جهانی اول روبه‌رو می‌شود. او با کاترین بارکلی، پرستاری انگلیسی، آشنا شده و رابطه‌ای عاشقانه میانشان شکل می‌گیرد. مجروحیت فردریک او را به بیمارستان می‌کشاند، جایی که عشق او و کاترین عمیق‌تر می‌شود.
همینگوی در این روایت، پوچی جنگ و امید به رهایی از طریق عشق را در تقابل با یکدیگر قرار می‌دهد. جملات کوتاه و سبک مینیمالیستی او، داستان را واقع‌گرایانه و تأثیرگذار کرده است. آیا این عشق راهی برای فرار از جنگ است یا حقیقتی ماندگار؟
      
236

18

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.