یادداشت آریانا سلطانی

        .
درجستجوی زمان از دست رفته
مارسل پروست
ترجمه مهدی سحابی
.
.
مهدی سحابی گفته بود: فکر میکنم زندگی من و هرکس که این اثر را بخواند به دو بخش تقسیم خواهد شد؛ قبل از خواندن و بعد از خواندن این رمان.
.
باید اذعان داشت که چنین اثر سترگ، پویا، سرشار از مفاهیم شناختی، سیال و حجیمی را نمیتوان با کلماتی مختصر و یا در یک پست معرفی کرد.

کافی است بگویم هر خواننده ای که این اثر را آغاز میکند، همراه با راوی شعری را می سراید به طول یک سفر، به غنای یک زندگی، و به ژرفای یک کشف.
خواننده سفری را آغاز میکند که نمیداند پایانش چه خواهد شد. آیا اصلا پایانی خواهد داشت؟
مارسل پروست سالهای پایانی زندگی اش را( بیش از یک دهه) صرف نوشتن این اثر کرد و در این رمان به کشف قوانین شناختی احساسات و افکار انسان پرداخته است.
پیشنهاد میکنم بخوانید. با ممارست و شوق آموختن و تجربه، همچو سفری اکتشافی.
هرچه زودتر، هرچه جوان تر، بهتر.
چرا که شاید یکی از مهمترین آموزه های این کتاب، همین غنیمت شمردن عمر باشد. عمری که نه فقط جسد و نه فقط حس، بلکه آمیزه ای از زیستن در میانه آنهاست؛ هرچه با کلمات بیان شود، تا وقتی لمسش نکنیم قابل درک نخواهد شد.
در این اثر همراه با نویسنده و راوی و شخصیت های مدرن جامعه فرانسه به سوی کشف قوانینی هدایت میشوید که تا امروز بر شما آشکار بوده اما اغلب به آنها توجه نمیکنیم.
شاید اغراق نباشد اگر بگوییم که با خواندن این اثر، با خوانشی دقیق و با حوصله، عینک شناختی دنیای شما، لنز بینایی جهان، در مقابل چشمان شما دچار تغییراتی شگرف خواهد شد و دیگر سرسری به قضاوت ها و برداشت های ذهنی و فکری جهانیان توجه نمیکنید چرا که پی بردن به شناخت و تغییرات جهان آنچنان که از کودکی آنرا ساده میپنداشتیم، راحت نیست چرا که جهان واقعی با جهان فکری ما لزوما یکسو نبوده و نمیتوان دست به قضاوتی درست زد مگر با پذیرش ابعاد فضای زمانی هویت. برای چنین شناختیست که جهان شما متحول شده و تفاوت ها را برای خود و دیگران میپذیرید.
.
در پناه خرد.

.
      
4

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.