یادداشت نوید نظری

قمارباز
ترجمه جلال
        ترجمه جلال خواندنی اش کرده یا اثر مسحور کننده رمان‌های روسی است نمیدانم!
در دسته ادبیات کلاسیک کتاب خوبی است؛ توصیفات، زمان‌بندی‌ها، شخصیت‌ پردازی‌های متنوع. 
در این کتاب هم تاثیر جدی تعاملات و فرهنگ روس‌تباران از فرانسوری‌ها و این بار به شکل ویژه از انگلیسی‌ها و آلمانی‌ها روشن است. فرهنگ روسیه، تشریفاتش، ارزش‌هایش، زبان و حتی مقامات‌ش تحت تاثیر اروپاست. 
روسیه مصرف‌کننده همه چیز اروپاست فرق نمی‌کند در معاصرت با پطر کبیر  باشد یا در عصر پسا کاترین! اینجا کار از ارزش‌های معنوی گذشته! اروپا ثروت روسیه را هم مصرف می‌کند!
کاش اما اول شخص نمی‌بود زاویه روایت داستان که قهرمان بتواند خودش را اینقدر راحت از کارهایش  تبرئه کند.
قمارباز را باید با جلال تحلیل و توصیف کرد که او خودش هرگز گرد این جادو نگشته! لابد علتی داشته که دست به این ترجمه زده است آن‌هم در دورانی که کم کمک  آوازه اش بلند است و ناشران قدر قلم و ذهن او را می‌دانند. قدر قلم آهنگینش، تندی لحنش، سرعت فهمش و دست آخر قدرت کلامش!
قمارباز تصویر یک زندگی بی مسلکی است، بی قاعدگی  و بی اصولی! قمار نه فقط در میزهای قرمز تالار سبز بلکه تمام زندگی قمارباز است.
قمار انسان را وا می‌دارد که دست بکشد از دوست‌داشتنی‌هایش؛ پول باشد یا معشوقه‌ای
مقام باشد یا خاک وطن!
قمارباز آدم بی‌تصمیمی است که بامدادان اراده می‌کند و شام‌گاهان رها
قمارباز بدست می‌آورد هر آنچه را که می‌خواسته از زن و ثروت و مکنت و از دست می‌دهد بدون آنکه خواستنی در پی داشته باشد.
قمارباز تباهی دیگران را شکست شخصیت یک کنتس پیر را می‌بیند و فرسودگی و اعتیاد و تباهی خود را  هرگز
قمار باز تصویر روزمرگی‌های ماست که همه عمر در پی فضیلتی هستیم و موهبتی! و وقت داشتنش سرآسیمه‌ایم تا از دست بدهیم! دور شویم از او
قمار باز تصویر مسخ‌شده جامعه‌ای است که فرصت می‌دهد دیگرانش ثروت و عمر و اعتبارش را بکاهند و بفسرند و بشکنند.
      
83

11

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.