یادداشت مُبینا.احمدپور 🌱

شب چراغ
        زمانی که حجم زیاد این دو جلدی رو دیدم فکر کردم که قراره با یه شاهکارِ عاشقانه رو به رو باشم 
از اون رمانایی که جملات نابی داره و مدت ها توی ذهن آدم میمونه 
اما خوب از نظر من نمیشه به این رمان ژانرِ عاشقانه داد 
این رمان بیشتر سعی داشت معمایی که توش نهفته رو فاش کنه 
یعنی حدودا ۷۰۰ صفحه مخاطب درگیر این بود که نسبت دو کارکتر با هم دیگه چیه 
قصه ی عشقی هم که بین دو کارکتر اصلی به وجود اومد خیلی واقعی طوری نبود 
کارکتر خانمِ این داستان هم بیش از حد از خود گذشتگی می‌کرد و این حرصم رو در می‌آورد  
بیشتر تخیلی بود داستان به جورایی 
بعضی از قسمت ها توضیحات واقعاا زیادی بود 
مثلا یه واقعه از نظر چندین نفر بیان میشد 
و بعضی جاهاشم خیلی سریع عبور می‌کرد و در حالی که نیاز به باز کردن موضوع داشت نویسنده هیچ اشاره ای نکرده بود 
در کل این رمان جزو رمانایی که قراره گوشه ذهنم هک بشه و همیشه ازش یاد کنم نبود 
      
4

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.