یادداشت پیمان قیصری
1402/5/21
خانه ی خوبرویان خفته کتابی شامل 3 داستان هست. دو داستان کوتاه و آخری اندکی بلندتر که خب مشخصه اسم کتاب اسم همین داستان هست. هر سه داستان در فضایی موهومی پیش میره. به طور خلاصه داستان اول در مورد مردی هست که زنی دست راست خودش رو از کتف جدا کرده و به اون داده تا یک روز پیشش باشه. داستان دوم راجع به پیرمردی پرنده باز هست که داره به دیدن رقص یک دوست قدیمی میره و توی راه یک ماشین پر از پرنده میبینه که قراره بعد از مراسم تدفین کسی آزاد بشن و یاد دو جسد پرنده توی خونه ی خودش می افته و از اونجا با اوهام و افکار و خصوصیات پیرمرد آشنا میشیم تا رفتن به اجرای رقص. در مورد این دو داستان برای من خیلی جذاب نبودن و نمره بخوام بدم 2 از 5 کافیه. اما داستان اصلی واقعا جذاب و در عین حال با آرامش پیش میره. یک پیرمرد شخصیت اصلی داستان هست و مکان داستان خانه ای هست که پیرمردانی که توانایی جنسی خودشون رو از دست دادن با پرداخت پول شبی رو کنار دختری جوان که با داروی خواب به خوابی عمیق فرو رفته میخوابند. این خونه قوانین سختی داره و چندین بار به گونه های مختلف تاکید شده که هدف از اومدن به این خونه خوابیدن در آرامشه نه چیز دیگه. اگوچی که نقش اصلی این داستان هست توسط دوستی به این خونه معرفی شده و هر بار که میاد با خاطرات و فکرها و حرفهایی که میزنه سیر داستان و نظرات نویسنده رو بیان میکنه. داستان خوبی هست و نمره من به این داستان 4 از 5
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.