یادداشت مهدیه روزبهانی

حظ کردیم و افسوس خوردیم
        کتاب رو بعد از تموم شدن دانشگاه و همزمان با تب انتخابات ریاست جمهوری خوندم. یکی از خاطرات شیرینم از این کتاب وقتیه که برای یه نشست انتخاباتی رفته بودیم دانشگاه شریف. وقتی تموم شد دوستام رفتن خونه ولی من از خدا خواسته و با ذوق زیاد رفتم تو کتابخانه‌ی شریف و این کتاب رو که همراهم بود خوندم. حتی یادمه خواستم یه چیزی توش بنویسم چیزی نداشتم و از بقل دستی‌م خودکار قرض گرفتم. کتابخانه‌شون واقعا با کیفیت بود. کتاب شرح سفر به اروپا از زبان وزرا و صاحب منصبان قاجاری بود. دو تا نکنه از کتاب برام جالب بود: 
۱_یکی آمار عجیب و غریب پول‌ها و عدد عجیب‌تر خریدها.  چه پول‌های مقروضه و برای مردمی که پای قلمدان نقره‌کوب با فلان طرح اسلیمی برای پدر فلان وزیر خرج شد. و سطح دغدغه و نگرانی و تلاش این نمایندگان و مسئولان کشور که در حد همین قلمدان و جای فشنگ و...  بود. 
۲_فرهنگ شکار خیلی برام عجیب بود. این اشراف‌زادگان حکومتی با چشم برهم زدنی صرفا برای تفریح و حتی بدون استفاده از گوشت هر حیوان بدبختی رو که از پرنده و چرنده که سر راه می‌دیدن با تفنگ مبارک شکار می‌کردن. و این نوع شکار براشون مایه‌ی مباهات هم بود.  
      
426

21

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.