یادداشت MBVPDR
15 ساعت پیش
﴿ در پیچوخم دالانهای این بازار، هر کالایی قیمتی دارد جز راستی! ﴾ این رمان اجتماعی-انتقادی، تصویری زنده و چندلایه از فضای پیچیدهٔ تجارت و روابط انسانی در بستری ایرانی ارائه میدهد. عزتی با نثری طنزآمیز و گزنده، مخاطب را به سفری در دل «بازار مکارهای» میبرد که در آن همه چیز — از عشق تا اعتقادات — قابل معامله است. چرا این اثر تأثیرگذار است؟ طنز سیاه: پردهبرداری از مکانیسمهای فساد در پوشش روابط تجاری شخصیتهای ملموس: از دلال پیر گرفته تا تاجر جوانی که آرمانهایش را میفروشد زبان اصیل: استفاده هوشمندانه از ضربالمثلها و اصطلاحات بازاری (بستگی به ترجمه دارد اما زبان اصلی واقف بر ابن ماجراست) ۵ نکته کلیدی کمتر گفته شده: ۱. عنوان کتاب اشارهای است به سنت قدیمی «مکارهبازی» در بازارهای سنتی ۲. برخی شخصیتها بر اساس چهرههای واقعی بازار تهران الهام گرفتهاند ۳. فصلها بر اساس ساعات روز (از صبح تا شب بازار) تنظیم شدهاند ۴. نویسنده برای تحقیق، ماهها در بازار تهران مشغول گفتوگو با بازاریان بوده ۵. پایانبندی کتاب به شکلی نمادین، چرخهی فساد را بیپایان نشان میدهد در یک نگاه: این رمان آینهای است که نه فقط بازار، که جامعهای را نشان میدهد که در آن همه چیز — حتی ارزشها — به کالا تبدیل شدهاند. پ.ن (آیا ارزش خواندن دارد؟): پاسخ:بله، با شرایط! برای شما مناسب است اگر: به ادبیات اجتماعی علاقه دارید ، از طنز گزنده لذت میبرید ، میخواهید لایههای پنهان روابط اقتصادی را ببینید شاید نپسندید اگر: دنبال داستانهای سرگرمکننده سبک هستید • از نقدهای اجتماعی مستقیم خوشتان نمیآید نکته خوانش: بهتر است با فاصله خوانده شود تا طعم تلخوشیرین طنز اثر بهتر درک شود
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.