یادداشت کتابفام
1404/4/14
۸۸۴ صفحه در ۲۱ ساعت و ۳۰ دقیقه. نوشتن یک متن برای «آونگ فوکو» مثل نوشتن یک راستدست با دست چپ است! عملی که نیاز به عظمت دارد و در آخر هم موفق نخواهی بود. «آونگ فوکو»، یک معمای درجه یک، پر از شوخطبعی، طنز، غنا و البته فضیلت است. همانطور که او در «آنک نام گل» (۱۹۸۶) انجام داد، «اکو» در اینجا با سرعتی آهسته کتابش را آغاز میکند و به دنبال آن، روایتی را میآورد که به تقریبن یکپنجم باقیمانده سرعتی بالا میبخشد. مردی را تصور کنید که در موزهی اختراعات مکانیکی پاریس، در تاریکی بهدنبال مخفیگاهیست که دوروز پیش از این تماسی تلفنی از سر ناامیدی از دوست و همکارش دریافت میکند درست پیش از دزدیده شدنش. این دو صحنهی آغازین از «آونگ فوکو» برای تثبیت درک «اومبرتو اکو» از یک فرم هیجانانگیز کافی هستند. از این لحظه، و برای صفحات بیشمار پیش رو، روایت هرگز قدرت خود را از دست نمیدهد، هرچند که «اکو» دست از پرتاب بینهایت جزئیات سرّی و مخفیانه بهسوی خوانندهاش برنمیدارد. داستان درباره سه ویراستار در یک مطبوعات دانشگاهی است که از خواندن کتابهای بیپایان تکراری خسته شدهاند و دست به اختراع مضحک و کاملن تخیلیای بهنام "طرح" میزنند که مدعی است میتواند پیروانش را به سمت منبع انرژی لایزال جهان هدایت کند. ما به درون هزارتویی از اسرار به هم پیوسته هدایت میشویم، که با محاکمه و انحلال تمپلارها در اواخر قرن چهاردهم شروع میشود، اما همچنین شامل ماسونها، نازیسم، وودوی برزیلی و هر شاخهی قابل تصور دیگری از دانش باطنی نیز میشود و از اینجاست که همهچیز رنگ و بو و ظاهری جدی و متفاوت به خود میگیرد. درک روشنبینانهی «اکو» از آنچه از یک نویسندهی هیجانانگیزنویس خواسته می شود، گواه این واقعیت است که برخلاف تقریبن هر روشنفکر غربی دیگری که میتوانید نام ببرید، او واقعن عاشق فرهنگ عامه است. معمولن به نویسندگان توصیه میشود که اگر برخی از پاراگرافهایی که حتی به زیبایی نوشته شدهاند در داستانشان با قوس داستانی آنها همخوانی ندارند و به طور کلی احساس میکنند که در جای خود نیستند را باید حذف کنند، صرفنظر از اینکه نویسنده چقدر به آن پاراگرافها متصل و دلبسته باشد و این، یعنی اینکه یاد بگیرند "عزیزانشان را بکشند". اما «اکو» از این توصیه پیروی نکرده و هیچ تلاشی برای کشتن عزیزانش نکرده است و کتابش را تا لبه با عالمانهترین پاراگرافها و جزئیات در مورد انواع آیینهای مرموز پر کرده است و تنها نویسندهای در قامت «اکو» میتواند این توصیه را چنین استادانه به کناری نهد و نتیجهاش بشود «آونگ فوکو». «اکو» یک استاد تمامعیار است و «آونگ فوکو» کتابیست که نوشتنش کار هر کسی نیست. «آونگ فوکو» بازتاب روشنی از کار «اکو» دربارهی نشانهشناسی و معنای نشانهها است. رمان تحقق شیطنتآمیز تفسیر باز بدون محدودیت است که منجر به واقعیتی آشفته و غیرقابل اجرا میشود. «آونگ فوکو» اگرچه از نظر تکنیکی هیجانانگیز است، جناسهای ادبی، مشاهدات اجتماعی و فرهنگ عامه را با هم ترکیب میکند تا دربارهی ماهیت کنجکاوی انسان و در نهایت تأثیر دگرگونکننده روایت بر واقعیت اظهار نظر کند.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.