یادداشت آمارا جفرسون، مدرسه مادریکال

         دفترچه عزیزم
وای باورم نمیشه!
چند هفته دیگه مونده تا مدرسه ها باز بشه و من...
نمیتونم باورش کنم. نه از این جهت که تابستونم تموم داذه میشه، از این جهت که دل تو دلم نیست، برای اینکه زودتر بتونم، نیارا و سوفی و آنا و اگنس و نانسی و ... (شایدم کاتلین؟!) رو ببینم! البته دروغ چرا. این فقط بچه ها نیستن که دلم میخواد ببینمشون. معلم هامم هستن. (اگه این نامه رو سوفی ببینه منو میکشه) خانم اسمیت و جزوه نگارش، خانم جانسون و درس لاتین، خانم اشمیت... حتی ناظممون که دعوامون بکنه! ...
میدونم برای بعضی ها مدرسه یه جای کسالت باره‌که فقط توش درس میخونن ولی...
برای من خونه دوممه.
🥰

      
19

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.