یادداشت زهرا میکائیلی
1403/9/19
در این کتاب ما با میکن همراه هستیم که پسرش را یک سال قبل از دست داده و زندگی زناشوییاش هم دچار مشکل شده. همان ابتدای داستان سارا تصمیم میگیرد از میکن جدا شود و بعد از آن است که میکن با ماجراهایی که خودش و خواهر و برادرهایش از سر میگذرانند، کمکم به شناخت عمیقتری از خودش میرسد. میکن و خانوادهاش آدمهای منضبطی هستند، تاحدی خشک، جدی و پیرو یک سری رویهی ثابت. هیچکدام از این سه برادر نتوانستهاند در زندگی زناشوییشان موفق شوند و همه به خانهی کودکیشان برگشتهاند و عملا تحت حمایت معنوی خواهر مجردشان هستند. جالب این است که میکن نویسندهی کتابهای توریست اتفاقی در سفر است، کتابهایی که در آنها نکاتی برای سفر کردن تاجران و کارمندان به شهرهای مختلف را گردآوری کرده. نکاتی که کمک میکنند مسافر احساس "در خانه بودن" داشته باشد،" رنج" سفر کم شود و سریع تر کارهایش را انجام داده و به شهر و خانهی خودش برگردد. در همین میان میکن با زنی بسیار کوچکتر از خودش آشنا میشود و همین آشنایی به شناخت او از خودش کمک میکند. ** داستان و پرداخت آن و شخصیتپردازیهایش را دوست داشتم، چون از پایان خوشم نیامد نیم ستاره کم کردم.😁
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.