یادداشت فاطمه ملکی

فاطمه ملکی

فاطمه ملکی

6 روز پیش

        «ناخلف»؛ روایتی از کشمکش‌های درونی یک افسر گارد شاهنشاهی در دهۀ پنجاه

رمان «ناخلف» اثر حسام آبنوس، با شروعی گیرا و یک نامۀ احضاریه در فصل صفر، خواننده را به سفری پرکشش در زندگی یکی از نیروهای گارد شاهنشاهی دعوت می‌کند. داستان در سال‌های پیش از انقلاب اسلامی و در دهۀ پنجاه جریان دارد؛ هرچند نویسنده به طور مستقیم به زمان وقوع حوادث اشاره نمی‌کند، اما نشانه‌هایی چون مدل تاکسی‌، نام خوانندگان مشهور آن دوره و حتی یک ترانه، به روشنی به زمان روایت اشاره دارند. آبنوس در این رمان، تصویری دقیق و واقع‌بینانه از چالش‌های اخلاقی و اجتماعی حاکم بر آن دوران ارائه می‌دهد.
«ناخلف» رمانی است که با داستانی جذاب، شخصیت‌پردازی قوی با جزئیات بسیار و نگاهی واقع‌بینانه به مسائل اجتماعی، خواننده را به تفکر وامی‌دارد. این رمان، قصه‌ای است برای تمام کسانی که در زندگی با انتخاب‌های دشوار روبرو هستند.

خلاصه داستان:
«ناخلف» داستان مردی به نام عبدالله است که علی‌رغم مخالفت خانواده، به خدمت در ارتش شاهنشاهی درمی‌آید و در این مسیر با چالش‌ها و رنج‌های بسیاری روبرو می‌شود.

قهرمانی در میان خاکستری‌ها:
عبدالله، شخصیت اصلی داستان، نه یک قهرمان است و نه ضدقهرمان؛ بلکه نماینده‌ای از انسان‌هایی است که در موقعیت‌های دشوار، میان عقل و دل، عقاید و منافع شخصی خود سرگردانند. حسام آبنوس با خلق این شخصیت، به مخاطب این فرصت را می‌دهد تا خود را در جایگاه یک افسر گارد شاهنشاهی قرار داده و در کشمکش‌های درونی او شریک شود.

روایتی از یک انتخاب:
عبدالله، برای بهبود وضعیت مالی و اجتماعی خود، راه نظامی شدن را انتخاب می‌کند؛ انتخابی که با مخالفت خانواده همراه است. اما این انتخاب آگاهانه، او را به مسیری سوق می‌دهد که در نهایت به یک انتخاب جبرگونه ختم می‌شود. حرکت سیال داستان میان خواب و بیداری، به تدریج خواننده را با واقعیت‌های زندگی عبدالله، شغل، محیط پیرامون و خانواده‌اش آشنا می‌سازد.

«ناخلف» بدون شعارزدگی و ادعای انقلابی‌گری و با نگاهی واقع‌بینانه، وضعیت اجتماعی آن دوران را نقد می‌کند. عبدالله به عنوان یک نظامی دون‌پایه که دغدغه معیشت و تأمین معاش خانواده را دارد، دیدگاهی واقع‌بینانه‌تر نسبت به شرایط جامعه ارائه می‌دهد. این نگاه از دریچه چشم فردی عادی که برای یافتن شغلی مناسب وارد گارد شاهنشاهی شده، به خواننده امکان می‌دهد تا با واقعیت‌های جامعه‌ای که شاید در دوران فعالیتش از آن فاصله گرفته بود، دوباره ارتباط برقرار کند.

نویسنده با توصیفات دقیق و باورپذیر از مکان‌ها، نام خیابان‌ها و جزئیات زندگی افراد، فضایی ملموس و واقعی خلق می‌کند. این توصیفات به حدی دقیق هستند که خواننده حس نمی‌کند نویسنده نیم قرن بعد در حال روایت شرایط زندگی افراد است. در جلسۀ نقد و بررسی که در تاریخ ۲۳ تیر ماه در سالن اوستا حوزه هنری برگزار شد، یکی از مخاطبان که خود تاریخ‌خوان ماهری بود، به این ویژگی مهم کتاب اشاره کرد که نشان از مطالعه و پژوهش عمیق نویسنده در تهران قدیم دارد. آبنوس در اولین اثر خود نشان داد که تاریخ را به خوبی خوانده و در بازآفرینی آن موفق بوده است.

«ناخلف» در نهایت، قصۀ فردی است که با انتخاب‌هایش و عواقب آن‌ها روبرو می‌شود. عبدالله رویای پیوستن به گارد شاهنشاهی را داشت، اما سرنوشت خود را با دستان خویش رقم زد! این رمان، قصه‌ی همه‌ی ماست؛ ما که در گیرودار زندگی، همواره درگیر انتخاب هستیم. ما که گاهی در پی انتخاب‌هایمان، ناگزیر به فداکاری می‌شویم. ما که درگیر قضاوت دیگرانیم و مجبور به زندگی هستیم. گاهی نیز راه پدرانمان را در پی یافتن راهی بهتر به فراموشی می‌سپاریم و به فرزند ناخلف اسلاف خویش بدل می‌گردیم.

_ یاد پدر نمی‌کنند این پسران ناخلف. همین.

24 تیرماه 1404
فاطمه ملکی
      
41

2

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.