یادداشت
1402/11/10
4.1
11
میتوان یادداشتی نوشت و توضیح داد که کتاب از موضعی تماماً فلسفی اما با لحنی شاعرانه ماجرای ابراهیم و بریدن سر پسرش را مورد بررسی قرار میدهد و کتاب را شهید کرد. به گمانم یک آشنایی کلی با کتاب میتواند تصمیم ما را برای خواندن یا نخواندن این کتاب معلوم کند. قصد من چنین توضیحی نیست. فقط میخواهم چیزی که به گمانم در خواندن کتاب میتواند اهمیت ویژهای داشته باشد را بازگو کنم. کیرکگور در جایی از کتاب میگوید: ایمان دقیقاً از همانجایی آغاز میشود که عقل پایان مییابد. شاید به نظر برسد که این جمله با توضیح ابتدایی من در بیان فلسفی کیرکگور در تعارض باشد اما به نظرم این نکته نشان میدهد که در خواندن این کتاب و مواجهه با کیرکگور و ابراهیم باید در آستانهی عقل و ایمان ایستاد و از نگاه عقل(فلسفه) مثل کیرکگور، به ایمان و در اینجا مشخصاً ابراهیم و خود کیرکگور و شباهتش به ابراهیم(به خاطر ماجرای نامزدی) نگاه کرد.
24
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.