یادداشت کتابفام
1404/4/14
۷۶ صفحه در ۱ ساعت و ۱۷ دقیقه. «سلاخخانهی کوچک شهر» از سری کتابهاییست که به Bloodlands Collection معروفند. کتابهای کوتاهی که همگی در ژانر True Crime یا جنایات واقعی نوشته شدهاند به قلم نویسندهای که در زمینهی نوشتاری خودش "متخصّص" خوانده میشود. کتابی که با یکبار بهدست گرفتن خواندمش بس که شرح واقعیات داستانوار این کتاب که در جاهاییش معدهی قویای هم میخواهد، مهیّج و خواندنیست. «سلاخخانهی کوچک شهر» یکی از روایتهای تاریخی کوتاه «شِکتِر» از وقایع جنایی و زنجیرهاییست که با تبهّر نوشته شدهاند و در این اولین قدمگاه دعوتید به صرف سوپ خرگوش با پُتک در مهمانخانهی بین راهی «بِندِر»ها؛ آلمانیهای مهاجری که پس از معاهدهای که بخش وسیعی از قلمرو سرخپوستان اوسیج را به دولت آمریکا واگذار کرد، به همراه دیگر مهاجران سفیدپوست، پایشان به کانزاس باز شد، مهمانخانهی کوچک چوبینی ساختند و تبدیل شدند به آخرین مقصد اکثریت قریب به اتفاق مسافرانی که پایشان به آنجا باز شد. «لورا اینگِلز وایلدر»، نویسندهی آمریکائی و خالق مجموعهداستانهای «خانهی کوچک» است که سریالی پرطرفدار هم با اقتباس از آن ساخته شد. اما در مقالهای که بعدها از «لورا» چاپ شد نوشت که همهی آنچه که نوشتم واقعیت بود اما نه همهی واقعیت. بهطور مثال «لورا» هیچگاه از مواجههی خانوادهاش با خانوادهی «بِندِر» و افتادن گذارشان به مهمانخانهی بینراهی مخوفشان چیزی ننوشت که بعدها تنها یکی از نامهایش «سلاخخانهی کوچک چمنزار» بود. «سلاخخانهی کوچک شهر» روایت واقعی شیطانیترین قاتلین آمریکاست. قلم «شِکتِر» همهچیز را پوشش میدهد، از پیدایش «بِندِرها»ی مخوف بگیر تا گریختنشان از مهمانخانهی بین راهیشان و هجوم مردم حریصی که برای ربودن تکهای یادگاری به محل جنایت سرازیر شدند و در نهایت تنها اسکلتی چوبین از مهمانخانه باقی گذاشتند و تعقیب و گریزهای مقامات محلی و جایزهبگیرها که بیش از یک دهه بهطول انجامید.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.