یادداشت Sh

Sh

Sh

13 ساعت پیش

        لطفا اگر فیلم رو کامل ندیدید یا کتاب رو کامل نخوندید این یادداشت رو رد کنین
 .
.
اوه ناخدا، ناخدای من ! 
خیلی وقت بود با هیچ چیزی این طور اشک نریخته بودم. 
شاهکار خالص .
تازه داشتم خودم رو در درون مایه داستان غرق میدیدم ... من حدفاصل نیل و تادم ... گاهی اونقدر پرشور که جسورانه ترین ها ازم سر بزنه ، گاهی اونقدر ناتوان در بیان که شبیه تاد جلوه کنه
نیل ... نیل عزیزم 
 شخصیتی که انقدر برام ملموس باشه کم دیده بودم 
انقدر از عمق درکش کنم و در عین نزدیک بودن برام جذاب باشه 
 به این میگن شخصیت پردازی 
تاد ... 
...
نیل و تاد به چشم هر بیننده ای متضاد کاملن 
ولی هردو تحت فشار بودن 
و هر دو آخر شخصیتشون فروپاشی کرد و خودشون شدن ... 
تاد که روی میز ایستاد و نگذاشت ناخدا در بدترین شرایط ممکن از اونجا بره 
و نیل .... آخ .... 
اصلا شرایط مناسبی برای آشنایی با این داستان و فیلم نبود :) ولی از اونجایی که از مدتها قبل میدونستم بهترین فیلم و کتاب زندگیم میشه بالاخره دووم نیاوردم و اومدم سراغش 
و با این پایان ... با این اوصاف ... :)) 
فعلا نمیتونم قضاوتی درمورد امتیازی که بهش میدم بکنم 
لحظه ای که تاد درمورد برف گفت : چقدر زیباست ! 
و لحظه ای بعد خم شد و حالش به کل بد شد از ته ته قلبم .... 
همراه با کیتینگ گریه کردم 
معلمی که انسان بود 
انسانیت یاد می‌داد و جرئت پاره کردن برگه هایی که چیزی جز مزخرفات و تلف کردن ذهن شاگرد ها نبودن رو داشت
این داستان به معنی واقعی کلمه شخصیت پردازی بی نظیری داره 
روندش فاقد هرگونه ایرادیه
دیالوگها سنجیده و پر مفهومن
و بی نهایت زیباست ...... 
مطمئنم یادداشت های بیشتری درموردش خواهم نوشت 
و بیشتر از همه چیزی که الان - در لحظه پایان - به ذهنم میاد 
قساوت قلبه :) 
شکسپیر ( بله نویسنده نمایشنامه ای که نیل توش بازی کرد ) مینویسه : اگر انسان یقین داشته باشد که با یک خنجر برهنه می‌تواند خود را آسوده کند، 
کیست که در مقابل ظلم ظالم 
تفرعن جابر 
آلام عشق مردود 
و رنج هایی که لایقان صبور از دست نالایقان می‌بینند 
تن به تحمل دهد ؟! 

و این تحمل پایانی داشت که قلب من رو شکست 
نیل برای من در یک کلام " شور زندگی " بود 
نوری که خاموش شد ... 

نه، خاموش نشد !! 
بعضی نورها هیچوقت خاموش نمیشن 
نیل پری شخصیتی بود، انسانی بود که تاثیرش رو روی دوستانش، دبیرانش، و شاعران و مشتاقان آینده گذاشت 
کارپه دیم ! :) وقتی اونطور مشتاقانه و باورمندانه به استادش نگاه می‌کرد پس چرا ما باورش نداشته باشیم ؟! 

و در پایان، 
انجمن شاعران مرده، 
زنده ترین اسطوره فراموش نشدنی  
      
114

8

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.