یادداشت sai
1403/9/21
3.2
24
داستان نورثنگرابی در مورد دختری به نام کاترین مورلنده که کتابهای گوتیک دوست داره و فکر میکنه دنیای واقعی هم مثل کتابهای گوتیکه ولی کم کم با واقعیت وبرو میشه. در طول داستان خیلی از سادگی و خنگی کاترین حرص خوردم و دلم میخواست خانواده تورپ ها رو تیکه تیکه کنم البته شاید شما انقدر مثل من حرص نخورید. خیلیا نظرشون نسبت به این کتاب مثبت نیست و میگن خیلی خاله زنکی طوره (واقعا هم هست)و درسته که اونجوری نبود که بشینم و یه روزه تمومش کنم ولی در کل دوستش داشتم این جزو اولین کتابهایی بود که جین آستین نوشت ولی بعد مرگش منتشر شده و اول قرار بود اسم کتاب کاترین باشه ولی شد نورثنگر ابی. به نظر من با بقیه کتابای جین استین متفاوت بود با اینکه ایده بخش رومنسش مثل بقیه بود ولی کلیشه شکنی هم زیاد داشت. یه جورایی نویسنده ها کتاب ها و ادما و سنت های اون دوران رو با دیده انتقادی و تمسخر مانند به تصویر کشیده بود و خیلی جاها واضحا دیدگاه جامعه به رمان رو که وقت تلف کردن میدونن مسخره کرده بود و همین دیدگاه های انتقادی باعث شد کتابو دوست داشته باشم. از این کتاب یه فیلم هم ساخته شده به همین اسم که هنوز ندیدم ولی اگه دیدم ادیت میزنم نظرمو اضافه میکنم. تو ترجمه های نشر های دیگه با اسم صومعه شمالی و کاترین هم منتشر شده اگه این اسما رو دیدید بدونید همینه.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.