یادداشت یاسمن
1404/5/6
در سرزمینی که شب فرمان میراند و سایهها با خون پیوند خوردهاند، دختری انسان به نام اوریا، در میان دنیایی از خونآشامها قد کشیده است. او نه از آنِ روشناییست، نه از آنِ تاریکی؛ اما به خواست سرنوشت، در قصر پادشاه خونآشامها بزرگ شده—در دل وحشیترین موجودات شب. 👸🏻اوریا میداند که جای پای او بر زمینی لرزان است. برای زنده ماندن، باید قوی باشد… نه فقط از نظر بازو، که از نظر اراده. برای همین، دل به کژاری میسپارد؛ مسابقهای بیرحمانه که تنها یکی از آن زنده بیرون میآید. اما پاداشش وسوسهبرانگیز است: برآورده شدن یک آرزو توسط خدای مرگ. 🧛🏻در این میان، سایهای دیگر آرام آرام نزدیک میشود؛ رایین—جنگجویی خونآشام، با قلبی رازآلود و نگاهی مرموز. او دشمن است، یا شاید… چیزی فراتر از آن. 🩸میان زخمها، قدرت، خیانت و اشتیاق، اوریا باید راهش را پیدا کند؛ راهی که او را به حقیقت وجودش نزدیکتر کند، هرچند بهایش شکستن قلبش یا ریختن خون باشد. 📕کتاب افعی و بالهای شب داستان دختریست که در تاریکی بهدنبال هویت و آزادیست، و با تمام ضعفهای انسانیاش، در برابر قدرتمندترین موجودات شب، سر خم نمیکند. 💄 جلد دوم این کتاب هم تحت عنوان خاکستر و پادشاه نفرین شده به چاپ رسیده. 🧩 نظر شخصی من : این کتاب برای من شبیه کتاب درباری از خار و رز بود. و خب از نظر جذابیت داستانی درباری از خار و رز خیلی اثر پخته تر و قشنگ تری بود. به نظر من این کتاب مناسب نوجوانان هست که تازه میخوان با کتاب و آثار فانتزی آشنا بشن. در کل همراه با کژاری پیش رفتم و واقعا یه جاهایی هم بابت اینکه اوریا تو این شرایط زنده میموند هم شاخ در میاوردم هم خداروشکر میکردم.😁
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.