یادداشت فرنوش

فرنوش

فرنوش

6 روز پیش

        داستان شروعی طوفانی نداره ولی اون شعله کنجکاوی رو درونت برانگیخته می‌کنه. مسئله‌ای که یکم خسته‌ام کرد این بود که نیچه تازه بعد صد صفحه وارد داستان شد و تا قبلش به مشکلات برویر در رابطه با برتا پرداخت. این سیر اولش برام جالب بعد کند و بعد خسته‌کننده شد. وقتی هم که نیچه وارد داستان شد تا وقتی که بالاخره پذیرفت که تحت درمان باشه هم باز اولش برام جالب و بعد طاقت‌فرسا شد ولی باید اعتراف کنم داستان از بعد شروع درمان نیچه و برویر واقعا جذاب جلو رفت. هر چی بیشتر جلو می‌رفت بیشتر متوجه می‌شدم صد صفحه اول و نشون دادن کشمکش ذهنی برویر چه قدر لازم بوده و از شروع درمان تا آخر کتاب برام با هیجان و جذاب گذشت. خدایی یالوم چه قدر قشنگ بحث‌های روانشناسی و فلسفی رو روایت می‌کنه. آدم با خوندنشون کیف می‌کنه.
من عاشق وقت‌هایی بودم که برویر با فروید مشورت می‌کرد و بیشتر از این عاشق وقت‌هایی بودم که زمان مشاوره برویر و نیچه می‌شد. خوندن نوشته‌های دوتاشون هم درمورد جلسه اون روزشون برام جذاب بود.
از چپتر ۲۰ به بعد که سه چهار چپتر نهاییه بی‌نهایت لذت بردم. این کتاب جوریه که هر چی جلوتر می‌ره پخته‌تر و جذاب‌تر می‌شه و فقط یه ذره صبوری می‌خواد تا کامل روی غلتک بیوفته.
      
11

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.